🌷مهدی ارادت بسیاری به حضرت زهرا (س) و امام رضا (ع) داشت. هرگاه اسم حضرت مادر (س) را میشنید، چشمانش بارانی میشد و در خلوت خود با ایشان مناجات میکرد. او آن روزها با وجود امکانات بسیار اندک، وبلاگی تهیه کرده بود به نام «فضه نوبیه» و در آن به بیان فضائل فضه، کنیز حضرت زهرا (س) میپرداخت. مهدی همواره دغدغه کار فرهنگی داشت و دست به قلم بود. حتی اگر فرصت نمیکرد به من میگفت که مطالب وبلاگش را جمع آوری و منتشر کنم.
✨مشهد هم که وعدهگاه هر فصلمان بود و در سال چندین مرتبه باید به زیارت امام رئوف (ع) میرفتیم. مهدی همیشه در گوشهای مشخص از رواق ضریح ماوا میگرفت و هرگاه به آن نقطه خیره میشدم او را میدیدم. هنوز هم گاهی چشمانم ناخودآگاه در همان پناهگاه همیشگی به دنبال مهدی است...
🍃مهدی میگفت «ریحانه جان! من هرچه را از امام رضا (ع) خواستهام، دقیقا همان را با مهربانی بی نهایتشان به من عطا کردهاند... من بزرگترین داشتههای خود را از ایشان گرفتهام. حتی شما را، همسفر زندگی! شما هدیه امام رضا (ع) به من هستی.
🔹تصمیم داشتیم عید نوروز سال ۱۳۹۲ به پابوس امام رئوف (ع) برویم؛ اما مهدی یک ماه زودتر و تنها به دیدار ایشان رفت... گمان میکنم او مُهر تایید شهادت را هم از مِهر ضامن آهو دریافت کرده است.
#شهید_مهدی_فطرس|
روایت همسر بزرگوار شهید
#قدس_آنلاین📲
🌱
@mahdihoseini_ir |
#آقا_مهدی