هر کس که دلش در گرو مهر خدا است دلداه و دلبسته ی ایوان طلا است دلواپس فردای خودش هیچ نبوده آن کس که سر سفره ی احسان‌رضا است صد غنچه شکوفا شده از لمس نگاهش در هر نظرش حال دل از غصه رها است عطر حرمش برترِ از عنبر و کافور با بوی خوشش بر دل بیمار شفا است در مشهد او حس نشود غربت زائر چون شاه خراسان و غریب الغربا است