ده /۳) :* *✅ اينجا دو تعبير داريم: يكى اينكه‏ «اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ »‏، ديگر اينكه‏ «اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏ »: - با نصب امام علی(ع) بعنوان امام و خلیفه پیامبر(ص) - ، دين شما را به حد كمال رساندم، نعمت خودم را- كه همين نعمت دين است- به اتمام رساندم.* *✅ فرق است ميان اتمام و اكمال...اتمام در جايى گفته مى‏ شود كه يك ساخته اى ناقص است به معنى اينكه بعضى از اجزائش هنوز ناتمام است.* *مثلًا اگر يك ساختمان را بسازند، قبل از آنكه همه كارها تمام بشود كه بتوان از آن استفاده كرد، مثل اينكه سقفش مانده باشد يا درهايش را هنوز كار نگذاشته باشند، به آن «ناتمام» مى‏ گويند.* *✅ اما مسئله اكمال چيز ديگرى است: يك شى‏ء ممكن است پيكره‏ اش درست و تمام باشد اما از باب اينكه روح ندارد و آن واقعيتش و آثارى كه منتظَر است بر آن مترتب بشود مترتب نمى‏ شود مى‏ گويند كامل نيست.* *✅ مثلًا اگر بگويند كمال علم به عمل است معنايش اين نيست كه تا عمل نيامده است علم يك جزئش ناقص است؛* *خير ؛ علم ، علم است ؛ علم با علم تمام مى‏ شود ولى علم با عمل كامل مى‏ شود، يعنى آن آثارى كه از علم بايد گرفت با عمل گرفته مى‏ شود.* *✅ چنانکه در حدیث آمده است : « کمال علم به عمل است، كمال عمل به نيت است و كمال نيت به اخلاص است.» نيت ، جزء عمل نيست ولى اگر نيتى همراه عمل نباشد بى‏ اثر است.* *اخلاص هم جزء نيت نيست ولى اگر اخلاص نباشد نيت اثر ندارد.* *✅ - بنابراین مفاد آیه «الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى‏» این است که - :* *با نصب على عليه السلام به امامت‏ به اعتبار اينكه يك جزء از اجزاء دين و يك دستور از دستورهاى دين است پس نعمت دین (اسلام) که ناتمام و ناقص بود، تمام شد* . *✅از طرفی دیگر، اين دستور (نصب امام علی به امامت ) به اعتبار اينكه اگر نبود همه دستورهاى ديگر اسلام ناكامل بود، كمال همه آنها به اين است.* *♦️ بنابراین روح دين ، ولايت و امامت خواهد بود. اگر انسان ، ولايت و امامت نداشته باشد اعمالش حكم يك پيكر بدون روح را پيدا مى‏ كند.* *🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (غدير و خطرى كه مسلمين را از داخل تهديد مى‏ كرد(پانزده گفتار)) ،* *ج‏25، ص: 189-188-با تلخیص و ویرایش -* https://chat.whatsapp.com/FWus39V9BBPGiHQoLybnpq [۷/۲۹،‏ ۱۳:۵۷] ‏‪+98 902 365 9148‬‏: 🔆نقش علامه امینی در پاسداشت واقعه غدیرخم قسمت 8️⃣ مباحث جلد ششم الغدير غديريه‌های هفت تن از غديريه سرايان سده هشتم، با شرح و بررسی در اين جلد نقل گرديده است. گفته شد كه جعل كنندگان حديث، در مقابل مناقب حضرت علی (ع)، مناقب و فضائلی برای خلفاء جعل می‌كردند. يكی از مناقب اميرالمومنين علی (ع) اعلميت ايشان است كه حديث سازان برای خليفه دوم احاديثی در باب علمش جعل نموده‌اند و علامه امينی 200 نمونه از اين احاديث جعلی را در كتاب الغدير ثبت كرده است كه 100 مورد آن در جلد ششم درج و با مستندات محکم جعلی بودن آنها را اثبات کرده است. مباحث جلد هفتم الغدير غديريه‌های سه غديريه‌سرا در جلد هفتم الغدير آمده است. اين غديريه‌ها متعلق به سده نهم ه. ق می‌باشد. در اين جلد نيز علامه جدای از ذكر غديريه‌ها، به رد داستانهای ساخته شده در مورد ملکات نفسانی خلیفه اول، پرداخته و معنای ملكات نفسانی را بيان می کند. مباحث جلد هشتم الغدير راويانی كه به حديث سازی و نشر اكاذيب اشتغال داشته‌اند مناقب بسياری برای خلیفه اول جعل كرده‌اند. به شهادت تاريخ، تمامی مناقب و فضائلی كه به ابوبكر نسبت داده‌اند دروغ محض است. در جلد هفتم الغدير به 28 نمونه از اين مناقب جعلی اشاره شده، و در جلد هشتم نيز 42 نمونه ديگر از فضائل دروغين ابوبكر و 11 نمونه از مناقب مجعول خلیفه دوم مورد بررسی قرار گرفته است. . . . [۷/۲۹،‏ ۱۳:۵۹] ‏‪+98 912 318 5684‬‏: جلای آینۀ خاطرم ز مِهرِ علیست محبّتی که مرا هست با علی، اَزَلیست هزار بار تو را بیش گفتم ای عاقل که جانشین رسول خدا علیِّ ولیست دهان من چو صدف در سخن، دُرافشان است دلم چو بحر، پُر از دُرِّ مِهرِ آلِ علیست کسی که در دل او مِهر آل حیدر نیست مدام روی‌سیاه است و کار او دغلیست منوش میْ که تُرُش‌رو شَوی ز تلخیِ او شراب مِهرِ علی خور که طعم او عسلیست گمان مَبَر که من از بادۀ عِنَب مَستم که مستیِ میِ [سعدی]ز جام لم یزلیست از نسخه اي نو يافته در كتابخانه كنگره امريكا [۷/۲۹،‏ ۱۴:۰۱] ‏‪+98 902 365 9148‬‏: قسمت ششم داستان بسیار جذاب رمیله «رميله» يكى از اصحاب خاص امير المؤمنين عليه السّلام بود، از او روايت شده كه گفت: در زمان امير المؤمنين عليه السّلام سخت بيمار شدم، كم‏ كم حالم بهبود يافت و روز جمعه‏ اى اح