واقعى آن ديوصفتان مصداق ديگر بود. هـمـچـنـيـن تـمـام انـقـلابـهـاى راسـتـيـنـى كـه بـر ضـد كـفـر و جهل و ظلم و ستم در تاريخ گذشته و امروز انجام مى گيرد. و حـتـى نـخـسـتين جرقه هاى بيدارى كه در دلهاى تاريك گنهكاران ظاهر مى شود و آنها را به توبه دعوت مى كند (فجر) است . ولى البـتـه ايـن يك توسعه در مفهوم آيه است در حالى كه ظاهر آيه همان فجر به معنى طلوع سپيده صبح است . و امـا (ليال عشر) (شبهاى دهگانه ) مشهور همان شبهاى دهگانه ذى الحجه است كه شاهد بزرگترين و تكاندهنده ترين اجتماعات عبادى سياسى مسلمين جهان است . اين معنى در حديثى از (جابر بن عبدالله انصارى ) از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است . بـعـضـى نـيز آن را به ده شب آخر ماه مبارك رمضان كه شبهاى قدر در آن است تفسير كرده اند. و بعضى آن را به شبهاى آغاز ماه محرم . جمع ميان اين تفسيرهاى سه گانه نيز كاملا ممكن است . در بـعـضـى از روايـاتى كه اشاره به بطون قرآن مى كند فجر به وجود حضرت مهدى (عليه السلام ) و ليال عشر به ده امام قبل از او، و (شفع ) كه در آيه بعد مى آيد به حضرت (على ) و (فاطمه زهرا) (عليهاالسلام ) تفسير شده است . بـه هـر حـال سـوگـنـد بـه ايـن شـبـهـاى دهـگـانـه بـه هـر تـفـسـيـرى كـه بـاشـد دليل بر اهميت فوق العاده آنها است چرا كه هميشه سوگند به امور مهمه ياد مى كنند جمع ميان معانى نيز ممكن است . سپس سوگندها را ادامه داده مى افزايد: (قسم به زوج و فرد) (و الشفع و الوتر). در ايـنـكـه مـنـظـور از (شـفـع ) و (وتـر) (زوج و فـرد) در ايـن آيـه چـيـست ؟ مفسران اقـوال و احـتـمـالات فـراوانـى ذكـر كـرده انـد: بـعـضـى بـالغ بـر بـيـسـت قـول و بـعـضـى از آن هـم فـراتـر رفـتـه و بـالغ بـر سـى و شـش قول نقل كرده اند!. و مهم ترين آنها اقوال زير است . 1 - مـنـظـور اعـداد زوج و فـرد اسـت ، مـطـابـق ايـن تـفـسـيـر خـداونـد بـه كـل اعـداد كـه از زوج و فرد تشكيل شده است سوگند ياد كرده ، اعدادى كه همه محاسبات و نظامها بر محور آن مى چرخد، و سراسر عالم هستى را فرا مى گيرد، گويى فرموده است قـسم به نظم و حساب ، و در حقيقت مهم ترين مطلب در جهان هستى همين مساءله نظم و حساب و عـدد اسـت و در زنـدگـى انـسـانـهـا نـيـز پـايـه اصـلى را تشكيل مى دهد. 2 - منظور از (شفع ) مخلوقات است چرا كه همه آنها داراى زوج و قرينى هستند و منظور از (وتـر) خـدا اسـت كـه هـيـچ شبيه و نظير و مانند ندارد، بعلاوه ممكنات همگى مركب از (ماهيت ) و (وجود) هستند كه در فلسفه از آن تعبير به (زوج تركيبى ) مى شود، تـنـهـا هـسـتـى بـى انـتها و بدون ماهيت ذات پاك خدا است (اين تفسير در بعضى از روايات معصومين به آن اشاره شده است ). 3 - مـنـظـور از زوج و فـرد كـل مخلوقات جهان است كه از يك نظر بعضى زوجند و بعضى فرد. 4 - منظور نمازها است كه بعضى از نظر تعداد ركعات زوج است و بعضى فرد (اين معنى نـيز در روايتى از معصومين (عليهم السلام ) نقل شده است ) يا اينكه منظور همان نماز شفع و وتر است كه در آخر نافله شب خوانده مى شود. 5 - مـنـظـور از (شـفع ) روز (ترويه ) (هشتم ماه ذى الحجة كه حاجيان آماده كوچ به عـرفـات مـى شـوند) و منظور از (وتر) روز (عرفه ) است كه زائران خانه خدا در عـرفـاتند، يا اينكه منظور از شفع روز عيد قربان (دهم ذى الحجه ) و منظور از وتر روز (عرفه ) است (اين تفسير نيز در روايات معصومين آمده است ). عـمده آن است اگر الف و لام در اين دو كلمه براى عموم باشد همه اين معانى در آن جمع مى گردد، چرا كه هر كدام از اين تفسيرها و غير اينها بيان مصداقى است از مصداقهاى (شفع ) و (وتـر)، و ذكـر هر يك به خصوص به معنى انحصار در آن مفهوم نيست ، بلكه از قبيل تطبيق بر يك مصداق روشن است . ولى اگـر الف و لام در آنـهـا بـراى عـهد باشد اشاره به زوج و فرد خاصى است ، و در ايـنـجـا بـه تـنـاسب سوگندهاى گذشته دو معنى از همه مناسب تر است نخست اينكه منظور روز عـيـد و روز عـرفـه بـاشـد كـه بـا شـبـهـاى دهـگـانـه آغـاز ذى الحـجـه مـنـاسـبـت كامل دارد، و مهم ترين قسمتهاى مناسك حج در آنها انجام مى شود، و يا اينكه نمازها است به تـنـاسـب سـوگـند به فجر كه وقت سحرگاهان و وقت راز و نياز به درگاه پروردگار اسـت بـه خـصـوص ايـنـكـه هـر دو تـفـسـيـر در روايـاتـى كـه از مـعـصـومـيـن نقل شده نيز وارد است . و بـالاخـره در آخـريـن سـوگـنـد مـى فـرمـايـد: (و قـسـم بـه شـب هـنـگامى كه به سوى صـبـحـگـاهـان و روشـنـايـى روز پـيـش مـى رود) (و الليل اذا يسر). چه تعبير جالبى كه راه رفتن را به خود شب نسبت داده است ؟ آن هم راه رفتن در شب (زيرا (يـسر) از ماده (سرى ) (بر وزن شما) به گفته راغب در مفردات به معنى راه رفتن در شب است ). گويى شب موجود زنده اى است و داراى حس و حركت كه در تاريكى خود گام برمى دارد، و به سوى صبحى روشن حركت مى كند. آرى قـسـم بـه آن تـا