💠🌀💠🌀💠🌀💠 *🔷قسمت سوم👉* *📝 تفسیر سوره مبارکه الفجر 📖 آیات ۱۵ الی ۲۰* فـاءمـا الانـسـن إ ذا مـا ابـتـلئه ربـه فـاءكـرمـه و نـعـمـه فيقول ربى اءكرمن (15) و اءما إ ذا ما ابتلئه فقدر عليه رزقه فيقول ربى اءهنن (16) كلا بل لا تكرمون اليتيم (17) و لا تحضون على طعام المسكين (18) و تاءكلون التراث اءكلا لما (19) و تحبون المال حبا جما (20) https://chat.whatsapp.com/FnoHzSAbfLZBIpsVxxKEJ5 *📖 ترجمه :⬇️⬇️⬇️* 15 - اما انسان هنگامى كه خداوند او را براى آزمايش اكرام مى كند و نعمت مى بخشد (مغرور مى شود و) مى گويد: پروردگارم مرا گرامى داشته !. 16 - و امـا هـنـگـامـى كـه بـراى امـتحان روزى را بر او تنگ بگيرد ماءيوس مى شود و مى گويد پروردگارم مرا خوار كرده ! 17 - چنان نيست كه شما خيال مى كنيد، بلكه شما يتيمان را گرامى نمى داريد. 18 - و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمى كند. 19 - و ميراث را (از طريق مشروع و نامشروع ) جمع كرده مى خوريد. 20 - و مال و ثروت را بسيار دوست مى داريد. *📝تفسير:⬇️⬇️⬇️⬇️* نه از نعمتش مغرور باش و نه از سلب نعمت ماءيوس ! در تـعقيب آيات گذشته كه به طغيانگران هشدار مى داد و آنها را به مجازات الهى تهديد مـى كـرد، در آيـات مـورد بـحـث بـه مـسـاءله امتحان كه معيار ثواب و عقاب الهى است و مهم ترين مساءله زندگى انسان محسوب مى شود مى پردازد. نـخـسـت مـى فـرمايد: (اما انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش اكرام كند و نعمت بخشد، مغرور مى شود، و مى گويد: خداوند مرا گرامى داشته است )! (فاما الانسان اذا ما ابتلاه ربه فاكرمه و نعمه فيقول ربى اكرمن ). او نمى داند كه آزمايش الهى گاه با نعمت است ، و گاه با انواع بلا، نه روى آوردن نعمت بـايـد مـايه غرور گردد، و نه بلاها مايه ياس ‍ و نوميدى ، ولى اين انسان كم ظرفيت در هـر دو حـال هدف آزمايش را فراموش مى كند، به هنگام روى آوردن نعمت چنان مى پندارد كه مقرب درگاه خدا شده ، و اين نعمت دليل بر آن قرب است . قـابـل تـوجـه ايـنـكه در آغاز آيه مى گويد: خداوند او را مورد اكرام قرار مى دهد ولى در ذيـل آيـه از ايـنكه انسان خود را مورد اكرام خدا مى بيند ملامت مى شود اين به خاطر آن است كه اكرام اول به همان معنى انعام است و اكرام دوم به معنى قرب در درگاه خداست . امـا هـنـگامى كه براى امتحان روزى را بر او تنگ بگيرد، ماءيوس مى شود و مى گويد: پـروردگـارم مـرا خـوار كـرده )! (و امـا اذا مـا ابـتـلاه فـقـدر عـليـه رزقـه فيقول ربى اهانن ). يـاءس سر تا پاى او را فرا مى گيرد، و از پروردگارش مى رنجد و ناخشنود مى شود، غـافـل از ايـنـكـه ايـنـهـا هـمـه وسـائل آزمـايش و امتحان او است ، امتحانى كه رمز پرورش و تـكـامـل انـسـان ، و بـه دنبال آن سبب استحقاق ثواب ، و در صورت مخالفت مايه استحقاق عذاب است . اين دو آيه هشدار مى دهد كه نه اقبال نعمت دليل بر تقرب به خدا است ، و نه ادبار نعمت دليـل بـر دورى از حـق ، اينها مواد مختلف امتحانى است كه خداوند طبق حكمتش هر گروهى را بـه چـيـزى آزمـايـش مى كند، اين انسانهاى كم ظرفيتند كه گاه مغرور، و گاه ماءيوس مى شوند. در آيـه 51 (فـصـلت ) نيز آمده است : و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نا بجانبه و اذا مـسـه الشـر فذو دعاء عريض : (هنگامى كه نعمتى به انسان مى دهيم روى مى گرداند و بـا تكبر از حق دور مى شود، اما هنگامى كه مختصر ناراحتى به او برسد پيوسته دعا مى كند و بى تابى مى نمايد). و در آيه 9 سوره (هود) آمده است : و لئن اذقنا الانسان منا رحمة ثم نزعناها منه انه ليؤ س كفور: (هر گاه ما به انسان رحمتى بچشانيم سپس از او بگيريم نوميد و ناسپاس مى شود). ايـن دو آيـه عـلاوه بـر ايـنـكـه مـسـاءله آزمايش الهى را از طرق مختلف گوشزد مى كند اين نـتـيجه را نيز مى بخشد كه هرگز نبايد برخوردار شدن از نعمتها، و يا محروميت از آن را دليـل بـر شـخـصـيـت و مقام در پيشگاه خداوند، و يا دورى از ساحت مقدس او بدانيم ، بلكه معيار هميشه و همه جا ايمان و تقوى است . چـه بـسـيـار پـيـامـبـرانـى كـه بـه انـواع مـصـائب در ايـن دنـيـا گـرفـتـار شـدنـد، و در مـقـابـل چـه بـسـيـار كـفار ستمگرى كه از انواع نعمتها برخوردار بودند، و اين است طبيعت زندگى دنيا. در ضمن ، اين آيه اشاره سربسته اى به فلسفه بلاها و حوادث دردناك نيز مى كند سـپـس بـه شـرح اعـمـالى كـه مـوجـب دورى از خـدا و گـرفـتـارى در چـنـگـال مـجـازات الهـى مـى شـود پـرداخـتـه ، مـى فـرمـايـد: (چـنـان نـيـسـت كـه شـمـا خـيـال مـى كـنـيـد (كـه امـوالتان دليل بر مقام شما نزد پروردگار است ، بلكه اعمالتان حـاكـى از دورى شـمـا از خـدا اسـت ) شـمـا يـتـيـمـان را گـرامـى نـمـى داريـد) (كـلا بل لا تكرمون اليتيم ). (و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمى كنيد) (و لا تحاضون على طعام المسكين ). قـابـل تـوجـه اينكه در مورد يتيمان از (اطعام ) سخن نمى گو