: ✍محمد حق شناس
*ضرورت تغییر مدیران میانی در دولت جدید و احیای سپاه نادری؛*
💢 پس از آنکه صفویه در ایران دچار مشکل شد و شاه سلطان حسین آخرین سکاندار پادشاهی این سلسه به ناچار تاج پادشاهی بر سر محمود افغان نهاد و جان خود و خانواده اش را به تیغ شمشیر سرکشان و طغیان گران سپرد و کشور در تلاطم و آشوب بسیار افتاد و همسایگان هر یک به سر حدات ایران یورش بردند و جمعیت بسیار مردم آسیب دیده و فقر و فلاکت همه جای ایران را فراگرفت، افرادی از روی وطن خواهی تلاش کردند سپاهی تشکیل دهند و یاغیان افغان را از پایتخت کشور بیرون برآنند و ضمن مجازات آن ها، به کشور و امورات آن سرو سامان دهند، همه این افراد در این هدف شکست خورند زیرا جملگی معتقد بودند با استفاده از فرماندهان و مدیران صفوی می توانند چنین آرمانی را محقق کنند، به آن ها اعتماد و تکیه کردند، غافل از این بودند که این فرماندهان در یک نظام فکری فاسد استحاله شده اند و حتی اگر نیرو و توان جسمی هم داشته باشند قوای ذهنی و باورهای آن ها به گونه ای نیست که بتواند جهاد کند و سر و تن و جان در راه وطن بدهد و از همین روی ناکام ماندند.
✅ اما در این میان نادر که پا به میدان نهاد از هیچ یک از این فرماندهان و مدیران صفوی بهره نبرد همه قوای خود را بر افرادی تازه نفسی متمرکز کرد که به وی و راهش و آرمان هایش ایمان داشتند، نتیجه چنین اعتمادی، دستاوردیش برای او و کشور چنین شد که توانست کشور را از هرج و مرج رهایی بخشد و متجاوزان به خاک کشور را به شدت تنبیه کند و آن کند که خود در تاریخ خوانده اید!
❇️ این وضعیت تاریخی عبرت بزرگی برای حاکمان و مقامات امروز و فردای ماست، اگر دولت جدید با آن شعارهای زیبا و جذاب بخواهد به مدیران میانی دیروز که بخش عمده ای از مشکلات کشور متوجه ناکارآمدی آن هاست تکیه کند و آن ها را با نیروهای تازه نفس و ایده های نو جایگزین نکند قطعا در حل مشکلات کشور توفیقی حاصل نمی شود! این تصور که برخی مدیران، وزرا و مقامات کشور دارند که با همین نیروها می توانند اراده خود را محقق کنند خیال خامی بیش نیست! چرا که وقتی بینش ها، باورها و جهت فکری دولت با مش مدیران میانی همسو نباشد و در ذهن و باور آن ها انطباقی رخ ندهد هرگز و هرگز امکان تحقق خواسته های مدیران عالی کشور رخ نمی دهد.
❇️ فراموش کرده اند آنکه در نهایت شمشیر می زند و در وسط میدان و در مواجه با مشکلات و ارائه خدمات به مردم گام می گذارد همین مدیران میانی و مدیران خط مقدم هستند! کوچکترین خلل و ناکارآمدی آن ها همه ادعاها و تصمیمات پاستورنشینان، مصاحبه آن ها و سخنرانی هایشان را بی اثر می کند.
❇️ و از طرفی
به مرور زمان در صورت از دست دادن موقعیت تغییر این مدیران میانی، مدیران عالی که ظاهرا همسو با دولت به تازگی منتصب شده اند با اصطکاک با مدیران میانی دچار استحاله می شوند، اینقدر آن مدیران میانی افکار و باورهایشان را به اسم تجربه، دانش و ... در کالبد ذهن آن ها می ریزند که حتی چشمه جوشان ایده های ناب آن ها قبل از مسئولیت به کلی خشک می شود!
✅ عزیزانی را می شناختم که تا قبل از مسئولیت چه ایده های نابی داشتند اما پس از گرفتن مسئولیت مدیر عالی اینقدر در تغییر مدیران زیرمجموعه تعلل کردند که به مرور امروز به این نتیجه رسیده اند که هیچ کدام از ایده هایشان و تغییرات و تحولات مدنظرشان امکان اجرا ندارد و نمی شود ! این یعنی استحاله شدن آن ها!
✅ اگر واقعا دولت جدید به تحول می اندیشد باید بی درنگ بخش عمده ای از مدیران میانی را تعویض کند و سپاه نادری بسازد، سپاهی که تمام قد بتواند در مواجه با هر نشدنی بایستد، بجنگد و آرمان های والایی که بر اساس آن قیام کرده است را محقق کند در غیر این صورت شکستش حتمی است!
✅ از طرفی، نباید به اضافه شدن چندین مشاور جدید و نیروی پیاده تازه نفس به دستگاه های اجرایی کشور دل بست زیرا از آنجایی که آنان در مناصب اغلب غیر رسمی منصوب شده اند و از اختیارات محدود برخوردار هستند و در مقابل مدیران میانی قبلی و ثابت به لحاظ فراوانی نمی توانند عرض اندام کنند به مرور اندک اثرگذاری آن ها نیز بی فروغ خواهد شد!
[۱/۱۸، ۱۹:۰۸] شهرتی: *🔴پاسخ عالی و کامل دکتر حسن عباسی به کسانی که بعد از قرارداد ۲۵ ساله، مدعی فروش ایران به چین هستند*
*🔰در پاسخ به این تحلیل دکتر عباسی از دیوار صدا درمیاد ولی از لیبرالها درنمیاد. حتما بخونید و منتشر کنید.*
*🔹الف- وزن مالی قرارداد بیست و پنج ساله همکاری
#ایران و
#چین تقریبا چهارصد میلیارد دلار است؛ یعنی میانگین آن: سالی شانزده میلیارد دلار [که مبلغ زیادی نیست، بلکه محدود و متعارف است]*
*🔹ب- آمریکا و متحدینش در دوره بیست ساله همکاری با
#افغانستان بیش از دو هزار و چهارصد میلیارد دلار هزینه کردند؛ یعنی سالی صد و بیست میلیارد دلار، بدون تاثیر مثبتی در زندگی مردم افغانستان.*
*🔹پ- مبلغ همکاری
#آمریک