تقاد است. «یُمارُونَ فِی السّاعَهِ» اَللّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ«19» خداوند نسبت به بندگانش با مهر و لطف رفتار می کند،هر که را بخواهد (و صلاح بداند)روزی می دهد و اوست توانای غالب. مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ«20» آن که کشت آخرت بخواهد برای او در کشتش می افزاییم و آن که کشت دنیا بخواهد از آن به او می دهیم و در آخرت هیچ نصیبی ندارد. نکته ها: * در معنای لطف،نرمی و دقّت نهفته است.خداوند لطیف است یعنی به دقایق امور احاطه دارد و هر کاری را،به سهولت و آسانی انجام می دهد.[18] * اراده آخرت نشانه ی:وسعت دید،دل کندن از دنیا،ایمان به وعده های الهی،رنگ بقا دادن به فانی ها و در یک جمله نشانه عقل و انتخاب احسن است. * در آیه 20،انسان به کشاورز،عمل او به کشت،نیّت او به بذر و دنیا و آخرت،به مزرعه و محل برداشت تشبیه شده است. * آخرت از دنیا مهم تر است زیرا: 1.برای آخرت خواهان توسعه و رشد است. «نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ» 2.آخرت خواهان از دنیا بهره کمی می برند ولی دنیاخواهان هیچ بهره ای از آخرت ندارند. «ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ» 3.آخرت خواهان به همه اهداف خود می رسند. «نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ» ولی دنیاخواهان تنها به گوشه ای از اهداف خود می رسند. «نُؤْتِهِ مِنْها» پیام ها: 1- بر خلاف مخلوقات که لطیف آنها قوی نیست و قوی آنها لطیف نیست، خداوند هم لطیف است و هم قوی. لَطِیفٌ ... اَلْقَوِیُّ 2- قدرت خداوند هرگز شکست نمی پذیرد. «الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ» 3- رزق الهی برخاسته از لطف خداست. «لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ» 4- قدرت و لطف خدا ضامن روزی رسانی به مردم است. لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ ... وَ هُوَ الْقَوِیُّ 5-انسان در انتخاب راه آزاد است. مَنْ کانَ یُرِیدُ ... مَنْ کانَ یُرِیدُ ... 6- ارزش کار انسان وابسته به اهداف دور و نزدیک و نیّت اوست. «یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ - یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا» 7- همه داده ها از خداست. «نَزِدْ لَهُ - نُؤْتِهِ مِنْها» و عطای خدا متناسب با نیّت و انتخاب انسان است. مَنْ کانَ یُرِیدُ ... .مَنْ کانَ یُرِیدُ 8-نقش انسان تنها در انتخاب و تصمیم است،مقدار کامیابی مربوط به اراده خداست. «نَزِدْ لَهُ - نُؤْتِهِ مِنْها» 9- هدف قرار دادن دنیا سبب محرومیّت کامل از آخرت است.یرث حرث الدنیا... ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ وَ لَوْ لا کَلِمَهُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ«21» آیا خدایانِ باطلِ مشرکان،احکامی از دین که خداوند به آن اذن نداده برای مشرکان قرار داده اند و اگر فرمان قطعی(خداوند مبنی بر مهلت دادن به منحرفان)نبود قطعاً میان مشرکان(به هلاکت)حکم می شد و همانا ستمکاران برایشان عذابی دردناک است. نکته ها: * امام علی علیه السلام به فرزندش می فرماید:«لو کان لربک شریک لأتتک رسله» [19]اگر پروردگارت شریکی می داشت پیامبرانی از جانب او نزد تو می آمدند.این آیه همان معنا را می فرماید:آیا شرکایی که برای خدا می پندارید مکتب و آیینی به شما عرضه کرده اند؟ * امام زین العابدین علیه السلام درباره ی مهلت های الهی می فرماید:«کان جزائی منک فی اول ما عصیتک النار» [20]خدایا کیفر من در اولین معصیت دوزخ بود(ولی تو به من مهلت دادی). پیام ها: 1- انسان نیازمند قانون است و این نیاز را خدا می تواند برآورده سازد،نه دیگران. «أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ» 2- شریعت بر حقّ تنها با اذن الهی محقق می شود و بدون اذن او هیچ چیز جنبه شرعی و الهی ندارد. «ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ» 3- بدعت در دین و تشریع قوانین خارج از اذن خدا شرک به اوست. «شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ» 4- سنّت قطعی خداوند آن است که همه ی مردم مهلتی برای نشان دادن جوهره خود داشته باشند. «وَ لَوْ لا کَلِمَهُ الْفَصْلِ» 5-مهلت دادن به منحرفین یک لطف الهی است تا شاید به فکر توبه یا ایمان بیفتند و اگر این لطف نبود انسان با اولین گناه خود به کیفر نابودی می رسید. «لَوْ لا کَلِمَهُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ» 6- شرک ظلم است و مشرک ظالم. أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ ... إِنَّ الظّالِمِینَ تَرَی الظّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمّا کَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فِی رَوْضاتِ الْجَنّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ«22» ستمکاران را خواهی دید که از آنچه انجام داده اند