*اخلاق مهمان داری در سیره شهید سید محمد علی رحیمی*
*به روایت همسر شهید*
یک روز ناهار لوبیا پلو داشتیم. وقتی علی آمد خانه، مهمانی هم با خودش آورده بود. یکی از همکاران هندی اش در سازمان بود.
او را از مقابل آشپزخانه رد کرد و برد داخل اتاق. کشیدمش گوشه ای و اعتراض کردم که “چرا بدون هماهنگی مهمان آورده ای؟”
فکر می کردم ابرو ریزی شده و باید غذای بهتری جلوی مهمان می گذاشتیم.
همان لبخند همیشگی اش را نثارم کرد.
می گفت: اسلام هم همین را گفته. حالا اگر سفره ساده باشد اسمش مهمانی نیست؟!*