مناظره امام باقر علیه السلام با ابن عباس در کمتر 11 سالگی
✅امام صادق (ع) فرمود: در اين ميان كه پدرم نشسته بود، چند تن هم نزد او بودند، بدون انتظار چنان خنديد كه دو چشمش پر از اشك شد و سپس فرمود: مىدانيد چه مرا به خنده آورد؟ فرمود:
🔸️گفتند: نه، فرمود: ابن عباس گمان كرده كه در زمره كسانى است كه گفتهاند: «رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» «پروردگار ما خدا است و سپس بر آن استقامت كردند» من به او گفتم: تو فرشتهها را ديدى اى پسر عباس كه به تو خبر دهند در دنيا و آخرت دوست تو هستند و تو از بيم و اندوه آسودهاى؟
🔸️در جواب گفت: خداى تبارك و تعالى فرمايد (10 سوره حجرات): «همانا مؤمنان همه برادرند» پس همه امت در آن داخلند، من خنديدم و گفتم:
🔸️اى ابن عباس راست گفتى، تو را به خدا آيا در حكم خدا جل ذكره اختلافى هست؟ گفت: نه، گفتم: بگو بدانم، چه رأى مىدهى درباره مردى كه با شمشيرِ خود انگشتان مردى را انداخته و رفته و مرد ديگر آمده و كفِ آن انگشت بريده را انداخته و او را نزد تو آوردند و تو قاضى هستى، در باره او چه حكم كنى؟، در جواب گفت: به آن كه دست او را از مچ انداخته مىگويم: ديه كف او را بده و به آن كه دستش بريده شده مىگويم: با او به هر چه خواهى نسبت به ديه كف تنها (بدون انگشتان) مصالحه كن و او را نزد دو عادل برم (يا او را نزد دو عادل بر (خ ل) براى آنكه بواسطه نبودن انگشت نقصان ديه اصلى را معين كنند و به آن كه دست را انداخته برگردانند). من گفتم: اختلاف در حكم خدا وارد شد و گفته اول خود را نقض كردى.
🔸️خدا نخواسته در ميان خلقش موجبِ حدّى پديد شود كه تفسير و حكم معينى در زمين نداشته باشد بايد آنكه كف را بريده قصاص كرد و كف او را بريد و ديه انگشتان را به او رد كرد حكم خدا در شبى كه امر او نازل شد چنين است و اگر پس از آنكه آن را از رسول خدا (ص) شنيدى انكار كنى خدا تو را به دوزخ برد، چنانچه تو را كور كرد، روزى كه ولايت على (ع) و حكم الهى را بر او منكر شدى.
ابن عباس: به همين جهت چشمم كور شد.
👈امام باقر: تو از كجا اين را مىدانى؟ (ابن عباس:) به خدا چشم من كور نشد مگر از سيلى پَرِ فرشته، فرمود: من خنديدم و او را در آن روز به حال رها كردم چون دچار سستى عقل بود و سپس به او برخوردم و گفتم: اى پسر عباس، هيچ گاه چون ديروز به راستى سخن نكردى، گفتى كه: على بن ابى طالب (ع) به تو فرموده است:
👈شب قدر در هر سالى هست و در آن شب امور سال نازل مىشود و آن امور پس از رسول خدا (ص) واليانى دارد، تو گفتى: آنها كيانند، و او فرمود: من و يازده كس از صلب من كه همه امام و محدث هستند، تو گفتى: به رأى من شب قدر نباشد جز با رسول خدا (ص) و آن فرشته كه با على (ع) حديث مىكرد بر تو عيان شد و به تو گفت: اى عبد الله دروغ مىگوئى، آنچه را على (ع) باز گويد من به دو چشم خود ديدم- ولى او به چشم خود نديده ولى با دل دريافته و با گوش شنيده- سپس با پرش به تو سيلى زد و تو كور شدى. ابن عباس گفت: ما در هر چه اختلاف داريم حكمش با خدا است، من گفتم: حكم خدا موافق حكم كسى است كه در يك موضوع دو رأى مختلف دارد؟ جواب گفت: نه، من گفتم: در اينجا است كه خود هلاك شدى و ديگران را هلاك كردى.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 247
🔺️ ابن عباس در سال ۶۸ از دنیا رفته
🔺️امام باقر متولد ۵۷ هستند بنابراین این مناظره باید قبل از سال ۶۸ اتفاق افتاده باشد.
https://eitaa.com/dehban_ir