‌ ساواک كه‌ تلاش‌ داشت‌ تا هر چه‌ زودتر موضوع‌ را رسانه‌ای‌ كند و متهمین‌ را پشت‌ تلویزیون‌ بیاورد، با مخالفت‌ دادستان‌ و بازپرس‌ روبه‌رو می‌شود. ساواك‌ به‌ تهران‌ گزارش‌ می‌كند: «اكنون‌ كه‌ موضوع‌ برای‌ ارائه‌ به‌ مردم‌ كه‌ بی‌صبرانه‌ در انتظار معرفی‌ عاملین‌ قضیه‌ می‌باشند آماده‌ است‌، مسئولین‌ قضایی‌ آبادان‌ عملاً از انتشار موضوع‌ جلوگیری‌ می‌نمایند.» مسئولین‌ مركز از جمله‌ شاه‌ اصرار داشته‌اند تا هر چه‌ زودتر علیه‌ عبدالرضا آشور كیفرخواست‌ صادر و به‌ قول‌ خودشان‌ قال‌ قضیه‌ را بكنند؛ امّا بازپرس‌ پرونده‌ آقای‌ صرافی‌ و دادستان‌، متهم‌ را بی‌گناه‌ تشخیص‌ می‌دهند و حاضر به‌ ارتكاب‌ چنین‌ ظلمی‌ نمی‌شوند. آقای‌ ضرابی‌ در یك‌ مصاحبه‌‌ مطبوعاتی‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ از ماجرا پرده‌ برداشت‌ و گفت‌: «بارها مرا زیر فشار قرار دادند كه‌ بازپرس‌ دادسرای‌ آبادان‌ را وادار كنم‌ برای‌ عبدالرضا آشور كیفرخواست‌ صادر كند، امّا من‌ زیر بار این‌ دروغ‌ بزرگ‌ نرفتم‌، در نتیجه‌ اختلاف‌ بین‌ باهری‌ و شریف‌امامی‌ اوج‌ گرفت‌. شریف‌امامی‌ از باهری‌ مصراً می‌خواست‌ كه‌ در جهت‌ اجرای‌ نیات‌ شاه‌ برای‌ خواباندن‌ سر و صدای‌ فاجعه‌‌ سینما ركس‌ عبدالرضا آشور را عامل‌ این‌ جنایت‌ معرفی‌ كنم‌ و باهری‌ همه‌‌ این‌ فشار را به‌ من‌ منتقل‌ می‌كرد؛ امّا می‌دانستم‌ كه‌ آشور شخص‌ بیكاری‌ بیش‌ نیست‌ كه‌ می‌خواسته‌ از طریق‌ مرز عراق‌ برای‌ كار به‌ كشورهای‌ خلیج‌فارس‌ برود.» وی‌ اضافه‌ كرد: «مرا در تهران‌ در جلسه‌ای‌ با حضور ارتشبد ازهاری‌، شریف‌امامی‌ و سپهبد مقدم‌ رئیس‌ ساواك‌ شركت‌ دادند. در این‌ جلسه‌ بار دیگر مرا تهدید كردند كه‌ باید برای‌ فیصله‌ دادن‌ به‌ ماجرای‌ سینما ركس‌، آشور را به‌ عنوان‌ عامل‌ این‌ جنایت‌ معرفی‌ كنم‌. من‌ زیر بار نرفتم‌...» آقای‌ صرافی‌ بازپرس‌ پرونده‌‌ سینما ركس‌ نیز به‌ دادسرای‌ ویژه‌ای‌ كه‌ بعد از انقلاب‌ برای‌ رسیدگی‌ به‌ این‌ موضوع‌ تشكیل‌ شد اظهار كرد: «هاشم‌ آشور كه‌ بعداً معلوم‌ شد هاشم‌ منیشدزاده‌، كارگر ریل‌ شادگان‌ و ساكن‌ خرمشهر است‌، فقط‌ به‌ خاطر فقر و بدبختی‌ و برای‌ كار به‌ عراق‌ رفته‌ بود. وی‌ تحت‌ فشار در كمیته‌ مشترك‌ تهران‌ افراد بی‌گناهی‌ را به‌ عنوان‌ هم‌دست‌ معرفی‌ كرده‌ بود، ولی‌ من‌ زیر بار صدور قرار مجرمیت‌ نرفتم‌.» رژیم‌ تلاش‌ می‌كرد كه‌ وانمود كند مسببین‌ حادثه‌، روحانیت‌ مبارز تحت‌ رهبری‌ امام‌ خمینی‌ بوده‌اند، «رویای‌ طلایی‌ و خیالی‌ ساواك‌ به‌ این‌ شكل‌ بود كه‌ اینجانب‌ در مقابل‌ رادیو و تلویزیون‌های‌ دنیا كه‌ قرار بود در آبادان‌ حاضر باشند، حاضر شوم‌ و با متهمی‌ كه‌ ساخته‌‌ دست‌ آنها بود.‌ می‌خواستند جامه‌‌ حقیقت‌ پوشانده‌ و چنین‌ اعلام‌ كنند كه‌ سینما ركس‌ توسط‌ عمّال‌ بیگانه‌ من‌جمله‌ قذافی‌ در ارتباط‌ با رهبر انقلاب‌ و به‌ دستور روحانیون‌ مبارز این‌ فاجعه‌ به‌ وجود آمده‌» امّا «با مقاومت‌ اینجانب‌ مواجه‌ شد حتی‌ حاضر به‌ استعفا‌ از شغل‌ خود شدم‌.» فاجعه‌‌ سینما ركس‌ خشم‌ مردم‌ ایران‌ را در سرتاسر كشور برانگیخت‌. آبادان‌ یكپارچه‌ علیه‌ رژیم‌ قیام‌ كرد. گرچه‌ دولت‌ از اعلام‌ حكومت‌ نظامی‌ در آبادان‌ شرمگین‌ بود، ولی‌ عملاً در آبادان‌ حكومت‌ نظامی‌ برقرار كرد و تا هفتم‌ كشته‌شدگان‌ تعداد بسیاری‌ از مردم‌ آبادان‌ با ضرب‌ گلوله‌‌ نیروهای‌ رژیم‌ شهید و مجروح‌ شدند. مردم‌ در شهرهای‌ مشهد، كرمان‌، تهران‌، قم‌ و چند شهر دیگر تظاهرات‌ خونینی‌ به‌ دفاع‌ از مردم‌ آبادان‌ برپا كردند. رژیم‌ نه‌ تنها نتوانست‌ از این‌ اقدام‌ ناجوانمردانه‌ استفاده‌ كند، بلكه‌ شدت‌ نفرت‌ مردم‌ موجب‌ سقوط‌ دولت‌ آموزگار گردید. https://eitaa.com/mahmoodmoalemi