لایحه CFTحلال مشکلات اقتصادی یا ابزار رافع توجه ملت ازضعف مدیریت دولت لایحه CFT بالاخره پس از جنجال های فراوانی از سوی مجلس تصویب شد اما این به معنای تصویب نهایی CFT نیست، CFT باید مسیر شورای نگهبان و احتمالا مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز طی کند، بیایید نگاه کاملا خوشبینانه داشته باشیم و از الان CFT را تصویب شده بدانیم. سوال مهمی که اینجا باید پرسیده شود این است که بعد از تصویب CFT آیا مشکلات اقتصادی ما حل خواهد شد یا خیر؟ تصویب CFT یادآور به تصویب رسیدن برجام و انجام تعهدات ایران است که در قبال آن باید شاهد برداشته شدن موانع بین المللی برای اقتصاد ایران باشیم هر چند برجام هم تاکنون انتظارات را برآورده نکرده است و موانع به صورت جدی برطرف نشده است و با خروج آمریکا بیشتر شبیه انسان یک پا شده است اما ما باز هم فرض بر این میگذاریم که CFT و برجام هم دست به دست هم می دهند و تمامی موانع اقتصاد ما را در سطح بین الملل بر می دارند و حتی در حالت خیالی چندین پله می توانیم بالاتر برویم و این طور تصور کنیم که تمامی تحریم های ایران هم برداشته می شود چه موشکی، چه هسته ای و... سوالی که دوباره باید به آن برگردیم این است که آیا مشکلات اقتصادی کشورمان برطرف خواهد شد و ما شاهد شکوفایی اقتصاد که نه، حداقل شاهد کاهش درد و رنج قشر آسیپ پذیر خواهیم بود؟ جواب این سوال چندان سخت نیست اگر ما رشد و توسعه اقتصادی تمامی کشورهای پیشرفته را بررسی کنیم به این نتیجه می رسیم که رشد و توسعه هم به عوامل "برونزا" و هم عوامل "درونزا" مرتبط است در صورتی که از لحاظ بین المللی هیچ مانعی بر سر راه ما نباشد و ما به راحتی بتوانیم با خارج از مرزها تبادل داشته باشیم اگر به عوامل درونزای رشد و توسعه توجه نکنیم هیچ دستاوردی را نخواهیم داشت. در شرایطی که دولت و سایر نهادها برنامه ای برای رشد و توسعه اقتصاد در داخل کشور نداشته باشند و از فرصت های بدست آمده و موانع رفع شده برای کاهش بیکاری، راه اندازی صنایع و کارخانه ها، افزایش خدمات درمانی و پزشکی، حمایت از قشرهای آسیب پذیر، حمایت از تولیدات داخلی و... استفاده نکند ما شاهد رفع مشکلات اقتصادی نخواهیم بود. به نظر می رسد به مانند برجام، CFT هم باری از دوش مردم برنخواهد داشت چرا که دولت همچنان هیچ برنامه ای برای اقتصاد فروپاشیده ایران ندارد و تمام نگاه ها به سوی عوامل برونزا است که به تنهایی هیچ سودی را برای عموم مردم در پی نخواهد داشت، در نهایت باید تا 1400 این رویه تکراری دولت را تحمل کنیم و درانتها با تشکر از نمایندگانی که در مخالفت با FATF در مجلس تلاش و سخنرانی کردند باید گفت بحث موافقت و یا مخالفت رهبری در این باره بحثی بی فایده بود. لازم نبود گفته شود بنا به سخنرانی اخیر رهبری مخالف است. اصلا موضوع این است که مطابق مقررات خود FATF اکشن پلن های این نهاد برای ایران در صورت اجرا، هیچ تغییری برای موقعیت ایران ایجاد نمی کند و برای افشا شدن کلیه اطلاعات مالی کشور که گاهی در نقطه مقابل تحریمها هست، زیر ساخت حقوقی ایجاد می کند. فهمیدن این موضوع کمی سواد و تحقیق و مخالفت با چنین لایحه ای اندکی غیرت می خواهد و مسلما رهبری و هر فرد دلسوزی با چنین لایحه ای مخالف است. اما این به آن معنا نیست که ایشان با بررسی موضوع مخالف باشند. موضوع باید بررسی می شد و با اندک سواد و غیرت رد می شد. حمیدرضا صمدانی /دبیر جمعیت جوانان ولایی و عضو مجمع اصولگرایان اصفهان