۱۰۶۳ برگرد آقا تا سفرو زهرت نکرده‌اند تا روی نیزه وارد شهرت نکرده‌اند برگرد تا پیش خواهرت نحرت نکرده‌اند ترسم از اینه که در پیش خواهرت نیزه بارون بشه حسین تموم پیکرت با داغ بچه هات تو رو می‌سوزونن برگرد وگرنه رو خاکا برت می‌گردونن دردم از اینه آقا که حنجرت حساسه تیغ رو گلوت مانندِ حریره و الماسه **** خون قطره قطره می‌ریزه از گردنم حسین ببین که بسته شد با یک طناب تنم حسین سر تا سر کوفه منو کشیدنم حسین هستم به یاد تو ای ماه هر شبم کشیدنم ولی به یاد نعل مرکبم در زیر پای اسب نمونده پیکرم من سر جدا شدم ولی ندیده دخترم دردم از اینه آقا که دخترت می بینه سرِ بریدت وقتی از نی روی زمینه **** @mahmud_asadi_shaegh135