۱۰۶۸ العجل العجل بیا یا صاحب الزمان امشب کجایی بگو ای بهار بی خزان توو حجله گاه قاسمی آقای روضه خوان به آه قاسم اعتنا نمی‌کنن تا تو نیای کاکلشو رها نمیکنن به کی بگم آقا مرکبا کشتنش پیچید توو صحرا صدای استخوون تنش ای گل نرگس آقا چه سنگینه این مطلب ندیده کس دامادو به زیر سم مرکب **** بگو که جای دست کی نشسته رو گونه چی شد نقابت چرا که موهات پریشونه سرتا به پای پیکرت یا خاکه یا خونه راه نفس برات به سینه تنگ شده با تو چکار کردن که جسمت پُرِ سنگ شده توو خیمه مادرت چشم انتظارته پاشو بریم که نوعروست بی قرارته دیگه چجوری پاشه تنی که نیمه جونه نیزه ست میون سینه‌ت یا اینکه استخوونه **** دیدم تنت روی زمین پاشیده قاسمم دیدم که بین خاک و خون غلتیده قاسمم در زیر مرکب بدنت چسبیده قاسمم این نامسلمونا به تو لگد زدن تا اینکه فهمیدن یتیمی تورو بد زدن میخواستی که بشی تو هم قد عباس حالا می‌بینی که پاهات کجاست سرت کجاس نعلای مرکب از تو گلاب گرفتن ای داد تا به حرم جسمت از دستم دو سه بار افتاد **** @mahmud_asadi_shaegh135