🔴 جنگ چهره مردانه هم ندارد! | او کمی تاجر است و خیلی رییس‌جمهور آمریکا 🔸آیا اگر قدرت را به زنان بسپریم جهان به صلح می‌رسد؟ جواب من یک «نه» بلند و البته مقداری لبخند به سادگی هر شخصی است که جهان و جنگ‌هایش را چنین ساده می‌بیند... اما سوای از جواب من، پاره‌ای از مکاتب جنسیت‌گرا معتقدند نظم جهان مردانه است و اگر زنانه بشود روحیه مادری و لطافت زنانه جای خونریزی‌های پرنفرت(لابد مردانه) را می‌گیرد. واقعیت آن است که تا نظم ادعایی زنانه بر جهان چیره نشود طرفداران این ادعا می‌توانند مدعی بمانند و اثبات حرفشان را حواله به شرایط محقق‌نشده بدهند... اما تا این حد می‌توان گفت نه تنها در همین مصادیق موجود از قدرت گرفتن زنان نشانه‌ای در تایید ادعاهای فرضی وجود ندارد که برعکس مثال‌های متعددی وجود دارد که اتفاقا در آن مواقع قدرت به مراتب سرکوبگر‌تر، جنگ‌طلب‌تر و ضعیف‌کش‌تر شده است(حداقل در ۵۰سال گذشته هیچ نخست‌وزیری در بریتانیا به اندازه مارگارت تاچر واجد این خصوصیات نبوده است. او مهمترین حامی اروپایی صدام در جنگ علیه ایران بود، ایرلندی‌ها را به خونبارترین شکل ممکن سرکوب کرد، کارگران را با مشت‌آهنین به ریاضت اقتصادی مجبور کرد و نیروی دریایی کشورش را تا جزیره فالکند آرژانتین کشاند و نزدیک به هزار نفر را کشت تا ادعا نکنند جزیره آرژانتین بخشی از خاک آرژانتین است!) 🔸سیطره صنعت روانشناسی بر ذهن و زیست جامعه شهری ایران یک ضدآگاهی بزرگ خلق کرده است. روانشناسی در بطن خود ضداجتماع است(فکر می‌کنم گریزی هم از آن نداشته باشد)... حاصل جمع بحران‌های اقتصادی یک دهه اخیر با نفوذ گسترده روانشناسی در زندگی و ادراک جامعه ایران مجموعه باورهای وارونه‌ای درباره کامیابی و شکست ساخته است که نشان آنها را در نگاه جامعه نسبت به منتفعان و بازندگان شرایط می‌توان دید. صنعت موفقیت با سیلی از رویافروشی‌های فریبنده الگویی از انسان موفق و ناموفق را ساخته است که در خلا و بدون واقعیات طبقاتی فهم می‌شوند. رویافروشان هرچه درباره توسعه‌فردی، خلاقیت و ارتباطِ صحیح بگویند اما باز هم عمده فقرا با «بهترین نسخه خودشان» فقیر می‌مانند و علت این فقر در واقعیات بزرگ جامعه و موقعیت طبقاتی‌شان است... روانشناسی، پادزهر طبقه نیست همانطور که ریشه جنگ‌ها در جنسیت حاکمان نیست. 🔹انتخابات آمریکا با پیروزی دونالد ترامپ به پایان رسید. طبیعی است که تا چند هفته گمانه‌زنی درباره این انتخابات موضوع یک جهان باشد و در ایران بیشتر... لابلای بازخوردها به این انتخاب و تاثیرش بر آینده ایران اما مضحک‌ترین و در عین حال پرتکرارترین سخنان با «او تاجر است» شروع می‌شود. گویندگان چنان از این مقدمه به موخره‌های عمدتا یکسان‌شان می‌رسند که گویی روابط تهران-واشنگتن با شغل و حرفه روسای جمهور تعیین شده است. او چه تاجری است که مهمترین بده‌بستان سیاسی دو کشور را نقض کرد؟ لیبرال‌ها دائما می‌گویند تجارت مانع جنگ است اما این تاجر جنگی‌ترین اقدام تاریخ روابط ۲کشور را با ترور بغداد مرتکب شد... اگر «او تاجر است و راحت‌تر می‌بندد» به چه بستنی با کره‌شمالی رسید؟ ترامپ، ترامپ است و میزان تاجر بودنش به اندازه عصبی، خجالتی، زودرنج و... بودن باقی رهبران سیاسی روی تصمیماتش اثر می‌گذارد. نزاع ایران و آمریکا در دوره او را واقعیات میدانی جهان و ابزارهای طرفین تعیین می‌کند؛ روحیات فردی ترامپ تنها یکی از صد متغیر این تقابل است... سیاست چهره قدرت را دارد، چه زن باشد و چه مرد! @sadeqfaramarzi @naghdname_ir