گوشه‌ای از خاطرات شرم‌آور "وندی شرمن" با تیم مذاکره‌کننده برجام در کتاب "بدون هراس" 🔹به سوئیت هتل مجید [تخت‌روانچی] و عباس [عراقچی] رفتم تا آنها را ببینم. همچون گذشته نمی‌توانستیم با هم دست بدهیم یا همدیگر را لمس کنیم، حتی الان که وقت وداع بود. ❓دقت کردید؟ چه سطحی از وابستگی عاطفی بین تیم مذاکره‌کننده ایران و آمریکا ایجاد شده که وندی شرمن دوست دارد حداقل در لحظه‌ وداع با عراقچی و تخت‌روانچی دست بدهد؟ ❓چرا بر خلاف روند دیپلماتیک، تیم مذاکره‌کننده ایرانی با ذوق‌زدگی برای وندی شرمن هدایای نفیس می‌برد؟ ❓چرا این پیرزن یهودی یعنی وندی شرمن در جای دیگری از کتاب می‌گوید: وقتی در حین مذاکرات گریه کردم، عراقچی خواسته‌اش را پس گرفت؟ ❓با کدام منطق مردم ایران باید به این تیم مذاکره‌کننده در وین اعتماد کنند؟ افرادی که حب دشمن در دلشان جوانه زده چگونه می‌توانند از منافع ملی دفاع کنند؟