در زمان حضرت موسی علیه السلام
خشکسالی پيش آمد
آهوان در دشت خدمت موسی رسيدند
كه ما از تشنگی تلف میشویم
و از خداوند متعال درخواست باران كن
حضرت موسی به درگاه الهی شتافت
و داستان آهوان را نقل نمود
خداوند فرمود:
موعد آن نرسيده است
موسی هم برای آهوان جواب رد آورد
تا اينكه یکی از آهوان داوطلب شد كه
برای صحبت و مناجات بالای كوه طور رود
به دوستان خود گفت:
اگر من جست و خیز کنان پائین آمدم
بدانيد كه باران میآید وگرنه امیدی نيست
آهو به بالای كوه رفت
و حضرت حق به او هم جواب رد داد
اما در راه برگشت وقتی به چشمان
منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد
شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:
دوستانم را خوشحال میكنم و توكل مینمایم
تا پائین رفتن از کوه هنوز امید هست
تا آهو به پائين كوه رسيد
باران شروع به باريدن كرد...!
موسی معترض پروردگار شد
خداوند به او فرمود:
همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد
با این تفاوت که
آهو دوباره با توکل حرکت کرد
و اين پاداش توكل او بود
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐
@majma_alzakerin🔰