#امام_حسن_مجتبی(علیهالسلام)
#مثنوی
ای علویذات و خداییصفات
صدرنشین همۀ کائنات
سید سالار شباب بهشت
دست قضا و قلم سرنوشت
زادهٔ طوبی و بهشت برین
نور خدا در ظلمات زمین
علت غاییِ همه ممکنات
عمر ابد داده به آب حیات
پاکترین گوهر نسل بشر
از همه خوبان جهان خوبتر
جدّ تو پیغمبر نوع بشر
جنّ و ملک بر قدمش سوده سر
آینهٔ پاک که نور خدا
تابد از این آینه بر ماسوا
باب تو سر سلسلۀ اولیاست
چشم پر از نور خدا مرتضاست
مادر تو دخت پیمبر بُوَد
آیهای از سورۀ کوثر بُوَد
پردهنشین حرم کبریا
فاطمه آن زُهرهٔ زهرای ما
عاشق کل، حضرت سلطان عشق
خون خدا شاه شهیدان عشق
با تو ز یک گوهر و یک مادر است
ظلّ خدایی تواَش بر سر است
آینهٔ ذات محمدنما
حُسن خدایی، حسن مجتبی
نام حسن، روی حسن، خو حسن
نور خدا چارمی پنج تن
آیهٔ تطهیر به شأن شماست
حکم شما اَمرِ «اُولِیالامر» ماست
سینهٔ سینای شما طور وحی
نور شما شاخهای از نور وحی
در رمضان ماه نشاط و سرور
ماه دعا، ماه خدا، ماه نور
نورفشان شد ز دو سو آسمان
در دو افق تافت دو خورشید جان
وحی خدا از افق ایزدی
نور حسن از افق احمدی
مُشک و گلابی به هم آمیختند
در قدح اهل ولا ریختند
این رمضان از تو شرف یافته
نور تو بر جبههٔ او تافته
نیمۀ ماه رمضان عزیز
گیسوی مشکین تو شد مشکبیز
نور خدا تافت در آن روی ماه
خاصه از آن چشم به دشت سیاه
سرخیِ گل، عکسِ گل روی توست
ظلمت شب سایهٔ گیسوی توست
روز که خورشید درخشان صبح
سر زند از چاک گریبان صبح
ای رخ تو در رمضان بدر ما
هر سر موی تو شب قدر ما
بعد علی شاخص عترت تویی
وارث میراث نبوت تویی
مصلحت ملت اسلام و دین
کرد تو را گوشهٔعزلتنشین
ملت اسلام که پاینده باد
مشعل توحید که تابنده باد
هر دو رهین خدمات تواند
شکرگذارندۀ ذات تواند
تا ابد ای خسرو والا مقام
بر تو و بر دین محمد سلام
کِلک «ریاضی» که گهرریز شد
زآن نظر مرحمتآمیز شد.
#سیدمحمدعلی_ریاضی_یزدی