🕊⚜️* فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی *⚜️ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ *مدینه مادر رو زدن، بمیرم کربلا دختر رو زدن ... دیدن از کشتۀ برادر جدا نمیشه، گاهی دست میبره زیر پاره پاره بدن ، خدا این قربانی رو از آل محمد قبول کن .. گاهی صدا میزنه : داداش! "یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری" طوری گریه میکنه دوست و دشمن به حالش گریه می کنند ، اینجا هم اومدن با کعب نی و تازیانه .. هر کجا نشستی ناله بزن : حسین جان ....* به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند *خدایا به اشک گریه کنای ابی عبدالله علیه السلام ، به سوز دل عمۀ سادات زینب کبری سلام الله علیها ، و به حق امام رضا علیه السلام ، فرج امام زمانمان برسان .. خدایا همین الان با مژدۀ ظهور و فرجش قلب نازنینش شاد بگردان ، خدایا هر کی به هر امیدی اینجا نشسته با دست با کفایت امام زمانمان،مهمات دنیا و آخرتشون رو کفایت بفرما* 🔻متن ابتدایی و پایانی دعای اُم داوود🔻 " صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ............اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّي وَ فَاقَتِي وَ اجْتِهَادِي وَ تَضَرُّعِي وَ مَسْكَنَتِي وَ فَقْرِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ." "یعنی خدا به خاریم رحم کن .. به نداریم رحم کن .. خدا سه روز اومدم اینجا نشستم .. کوشش کردم تو رو از خودم راضی کنم .. اهلبیت رو از خودم راضی کنم، به این کوششم رحم کن ، خدایا به زاریم رحم کن ، به بیچاره گیم رحم کن ، خدایا میدونی دستم خالیه ، بهم رحم کن ... اینجای دعا دستور اینه تا میتونید گریه کنید ، اشک بریزید ، سعی کنید به قدر بال مگسی هم شده اشک بریزید در حالت سجده که علامت استجابتِ ، هر که اشکش جاری شده دعاش رو قبول کردن ، اما چه اشکی بهتر از گریۀ برا حسین ، همین طور که صورت ها رو خاکه ، یه جمله اشاره کنم : کار امام حسین علیه السلام رو کربلا به جایی رسوندن ، نوشتن ارباب مقاتل : " فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ" از اسب رو زمین افتاد ، طرف راست صورتش روی خاک ، دیدن لباش مثل دو چوب خشک به هم میخوره ، میگه گمان کردم مردم رو نفرین میکنه ، دقت کردن دیدم با کمال ضعف میگه :" فاسقوه شربة من الماء" حسین...."الهی رضاً بقَضائِک و صبراً علی بلائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک" (صلی الله علیک یا اباعبدالله)3 وَ صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان شکور" وقت وداع با این مراسم ، شب شام غریبان زینب کبری سلام الله علیها ، یه جمله اشاره کنم از فرصتی که هست ، زنها و بچه هارو سوار بر ناقه ها کرد ، همه رو کمک کرد ، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه .. یه نگاه به طرف گودیِ قتلگاه کرد .. یعنی داداش پاشو زینبت میخواد سوار بر ناقه بشه ... یه نفر محرم نداره ... حسین ....* نوای کاروان هر دم زند آتش به جانم خدایا بر زمین مانده تنِ آرام جانم روان با شور و شینم خداحافظ حسینم