خرابه شام▪️▪️ خوش آمدی ای پدر یار سفر کرده‌ی من از سفر آمده خرابه را زینت کنم که پدر آمده ‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ تو کعبه ای و من نماز آورم سوی تو با اشک خود شویم غبار از گل روی تو ‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ قدم قدم به زخم دل نمکم می زدند پدر پدر می گفتم و کتکم می زدند ‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ جان پدر کبودی صورتم را ببین شبیه مادرت شدم، قامتم را ببین‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ نفس درون سینه ام شده تاب و تبم ‏ من بوسه گیرم از گلو تو زلعل لبم ‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ چرا عذار لاله گون بَرِ من آورده‌ای محاسن غرقه به خون بَر من آورده‌ای ‏ خوش آمَدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ ای عمه‌ها و خواهران! دست حق یارتان رفتم به همراه پدر، حق نگهدارتان‏ خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏ @majmaozakerine