هر زخم تو در راز و نیاز است علی جان برخیز که هنگام نماز است علی جان ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر     این فرقه که بر دعوت من نامه نوشتند در پیش دوچشمم پسرم را زچه کشتند ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر شرمنده ام ازتو که به تو آب ندادم لب بر دولب خشک تو با گریه نهادم ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر با زمزمه ی العطشت حاصل من سوخت من برتو و عباس به حال دل من سوخت ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر افسوس که جز پاره ی دل لاله ندارم تا روی تن غرقه به خونت بگذارم ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر مگذار که این قوم به من راه ببندند بر گریه ی من برسر نعش تو بخندند ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر تو سوره ی نوری زچه رو نقش زمینی از چیست که دیگر به کنارم ننشینی ای لاله ی پرپر، مظلوم علی اکبر