مردی غروب کرد وقتی افق شکست
خورشید دیگری جای پدر نشست
او یک امام بود هر چند بی قیام
او یک رسول بود جبریل شاهد است
در آخرین کلام حرفش نماز بود
او جعفر خداست ، پیری که بود و هست
از پای منبرش بستند دست او
قومی عبا به دوش جمعی قلم به دست
ای امام صادق ، ای امام صادق
آتش چه می کند با خانه ی خلیل
کاذب چه می برد از صادق الست
حرف از ثواب شد تشییع آمدند
ای دهر نابکار ای روزگار پست
کاش از ره ثواب جمعی به کربلا
تشییع شاه را بودند پای بست
وقتی افق شکست رأسی طلوع کرد
منبر سنان شد و واعظ بر آن نشست
حسین
حاج محمود کریمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین