سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان § سپردمت به غبار و به خار های مغیلان § سپردمت به وحوش و به شیر های درنده § به مردمان دهاتی به آهوان پریشان § به گوش خاک سپردم بنشیند روی جسمت § بعد از این که بماند تن شریف تو عریان § به باد گفتم اگر شد مرتبت بنماید § که پاره پاره نبیند تن تو مادر گریان § سپردمت به هرآنچه که هست ولی تو برادر § سپردی ام به که رفتی به دلقکان و § سپردی ام به که رفتی به شامیان حرامی § به مردمان یهود و به ناکسان §