شب انا الیه راجعون است قلوب شیعیان از غصه خون است جهان از این مصیبت شام تار است پیمبر سوی جنت رهسپار است قلوب عاشقان را غم گرفته مدینه از غمش ماتم گرفته مدینه شهر غم ماتم سرا شد علی و فاطمه صاحب عزا شد برفته از جهان شخص پیمبر بسوزد حیدر و زهرای اطهر ز داغش در جهان محشر به پا شد نوای نای دل واویلتا شد امید عالمین گردیده خاموش شده عالم ز داغ او سیه پوش زند از داغ او زهرا به سینه علی غربت نشین شد در مدینه صدای ختم مرسل گشته خاموش سفارش های او گشته فراموش سقیفه مسلکان با هم نشستند ز ختم الانبیا بیعت شکستند ز قرآن پرده ی حرمت دریدند جهنم را به جان خود خریدند به جای تسلیت ها ظالمانه ز کین آتش زدند بر درب خانه خدا داند ز کینه وحشیانه زدند بر فاطمه با تازیانه بزد بر روی زهرا ضرب سیلی رخ محبوبه ی حق گشت نیلی عدو از کینه بر زخمش نمک زد میان کوچه زهرا را کتک زد عزیز مصطفی نقش زمین شد امیرالمؤمنین خانه نشین شد (رضایم) خون شده قلبم به سینه بسوزم از غم داغ مدینه