شاید دیگه اصلا نمیخوای صدای منو بشنوی أَوْ لَعَلَّک بِجُرْمِی وَجَرِیرَتِی کافَیتَنِی شایدداری بخاطر گناهانی که کردم داری میزنی منو أَوْ لَعَلَّک بِقِلَّةِ حَیائِی مِنْک جازَیتَنِی شاید دیدی من خیلی بی حیا شدم داری مجازاتم میکنی فَإِنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ فَطالَمَا عَفَوْتَ عَنِ الْمُذْنِبِینَ قَبْلِی بایداینهارو ناله زد و گفت خدایا اگه منو ببخشی فقط من نبودم خیلی ازگنه کارای قبلی منو هم بخشیدی قربون کرمت امشب شب رحمته شب مغرفته اگه امشب دیگه منو نبخشی کجابرم به کی رو بزنم لِأَنَّ کرَمَک أَی رَبِّ یجِلُّ عَنْ مُکافاةِ الْمُقَصِّرِینَ، یه روایتی عجیب بگم وقران به سرو شروع کنیم روایت عجیبه روزی پیغمبر عرض کرد خدایا در خواستی ازت دارم من به حسابرسی اعمال امتم خیلی نگرانم فقط میخوام ازت که فردا موقع حسابرسی اعمالشون آبروشون نره روایتو ببین، این فقط آبروشون نره جلو امتهای دیگه امت من بی آبرو نشن جلو پیغمبران دیگه خدایا آبروشونو حفظ کن دیگه فقط خودت بدونیو من چقدرپیغمبرنگرانه براما دغدغه داره براما خطاب رسید ازخدای عالم به پیغمبر ما فرمود تورئوفی درسته تونگران بنده هایی تورئوفی اما ای رسول من من مهربونترم از تو به بنده هام فرمود حتی نمیزارم توهم بفهمی امتت چه کردن تورو خدا ما باکدوم خدایی قهرکردیم فاصله گرفتیم ازش این شبا شبهای برگشتنه حالا همه قرآن هارو جلو چشمانتون بازکنید بامن زمزمه کنید بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ قرآنهارو روسرتون بگیرید اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ده مرتبه بِكَ يَا اللَّهُ اون بنده ی فراریت امشب اومده همونی رفت فاصله گرفت توگناه خودش دست و پا میزداومده هذا مقام الغریب الغریب این حال وروز کسیه که داره توگناه غرق میشه ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ آخرین خطبه ی ماه شعبان و پیغمبر توآخرین جمعه ماه شعبان که میخوند فرمود همتون به مهمونی خدادعوت شدید نفس میکشید براتون سبحان الله مینویسن حتی تواین مهمونی شما بخوابید بازم براتون عبادت مینویسن چه سفره ای پهن کرده خدا تمام که شد امیرالمومنین اومد محضر پیغمبر یا رسول الله افضل اعمال این ماه چیه پیغمبر فرمود تقوای الهی پیشه کنه آدم ازگناه فاصله بگیره یه ماه فرصت بهتون دادن شیطان به بنده ازگناه فاصله بگیر همینجور پیغمبرکه میفرمود یه وقت اشک تو چشم پیغمبرحلقه زد شروع کرد مفصل گریه کردن یارسول الله چرا گریه میکنی فرمود علی جان یاد اون بلای عظیمی افتادم که تواین ماه سرت میاد گفت یارسول الله ازچی میگی فرمود علی جان چنان باضربه شمشیر به فرقت بزنن محاسنت به خون سرت خضاب بشه پیغمبرمیفرمودوگریه میکرد باز امشب دوباره مثل قدیم با هم از هر دری سخنی گفتیم دخترانه ترا بغل کردم پدری دختری سخن گفتیم گفتی امشب دگر به شمع سحر پر پروانه تو نزدیک است از برای وصال فاطمه ام دخترم خانه تو نزدیک است حرف رفتن زدی دلم خون شد طاقتم را محک بزن , باشد شیر را پس بزن نمک بردار روی زخمم نمک بزن باشد گریه ات بی قرار زهرا کرد آسمان و ستاره هایش را شب آخر چقدر می بویی تکه ی گوشواره هایش را خاطرات مدینه تازه شدند میخ در که گرفت به شالت یاد آن کوچه شلوغی که  مادرم می دوید دنبالت مادرم می دویدو می افتاد دور اورا سر و صدا برداشت از تو دستش جدا نمیشد که قنفذ اما قلاف را برداشت حالا زینب میگه گفت بابا رفتی و آمدی چه آمدنی حق بده غم مرا عذاب کند چه کسی اینچنین دلش آمد صورتت را به خون خضاب کند پیش من بی رمق به خاک نیفت ای پدر خاک بر سرم پاشو گوشه خانه دق کنم خوب است؟ ای پدر جان مادرم پاشو زخم فرق تو هم نمی آید مجتبی هر قدر که می بندد تا می آیم بلند گریه کنم ابن ملجم بلند میخندد گفت بابا بابا صبرم از دست می رود بی تو پس برای دلم نیایش کن واجب الاحترامی من را  تو به این کوفیان سفارش کن این طرف نزد خود حسن دارم آن طرف هم حسین پیش من است گریه من برای بی کسی  قتلگاه و شهید بی کفن است قاتل آنقدر بددهن شده بود حرفهای زننده ای می زد شمر از پشت به گردن او ضربه های کشنده ای می زد فرمود وقتی ازمولا میخوای روضه بخونی درو دیوارو میگی کوچه رو میگی خون ِدل امیرالمومنینو میگی ضربه ای که به فرق علی زدن فرمود فزت و رب الکعبه اینارو دیگه درسته یانه اما خود مولا بخواد از غربتش بگه میگه روزگارعلی رو پایین آورد پایین آورد اسم منو کنار اسم معاویه بردن یاعلی اسمتو کنار اسم اون ملعون بردن فرمودی روزگار علی رو پایین آورد اما من میخوام یه بیت برا زینبت بگم یاعلی ادامه 👇👇👇👇👇