#روضه_امام_سجاد_علیــــه_السلــــام
ایام اسارت
خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند خنده بر پاره گریبانی مان می کردند
ازسر کوفه بی عاطفه تا شام بلا
سنگ را راهی پیشانی مان می کردند
همه روضه تو این بیت خوابیده
هرچه ما آیه قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک و مسلمانی مان می کردند بدترین خاطره آن بود که در آن روز
مردم روم نگهبانی مان می کردند
نگهبان هایی که توی خرابه بودن به زبان رومی حرف میزدن
زین العابدین امام همه است
عالم به همه زبان هاست فرمود
عمه جان میدونی اینا به زبان رومی چی میگن
اینا میگن یزید ایناروتو خرابه جا داده این دیوارها رو سرشون خراب بشه زنده زنده همین جا دفن بشن
تعبیر خود حضرت تقدیم کنم فیض ببریم
اجازه نداشتیم گریه کنیم اگه یکی از ما گریه میکرد نیزه دارها با نوک نیزه به سرش می زدند
قربونت برم آقا ما امشب داریم برای مصائب شما گریه می کنیم
هیچ جا امن تر از نیزه عباس نبود
تا نظر بر در حیرانیمان می کردند
این سرهای برید رو نارنجیبا جوری بین زن ها و اسرا چیده بودند هرسری که با بانویی به نوعی ارتباطی داشت کنار اون بانوی محمل باشه
مردم به بهانه تماشای شهرها به نوامیس پیغمبر نگاه می کردند
ای حسین...
گ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین