Sh 03 Moharam 1402 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (3).mp3
1.41M
اگر که شکسته سر دخترت نخور غصه بابا فدای سرت اگر نیمه جانم اگر ناتوانم نخور غصه بابا فدای سرت کنارم آمدی حالا که من افتاده ام از پا ببین من هم شدم آخر شبیه مادرت زهرا شبیه غنچه ای زیر لگد بنگر که پژمردم سرِ نیزه تو سنگ و من به پایت کعب نی خوردم حُسَینٌا قَتیلٌا بِوادِی الطُفوف و ناهَد عَلَیهِ عُیونُ السُیوف حبیبُ السماءِ سَلیبُ الرداءِ و ناهَد عَلَیهِ عُیونُ السُیوف **** اگر که سرت بوی نان میدهد غذای مرا ساربان میدهد دو چشم زخمی ات دیدم که جای زخم چشمم سوخت به خون آغشته شد مویت ببین که موی من هم سوخت نمیپرسم از انگشتر مپرس از آن النگویم مگو بابا تو از معجر ز پیراهن نمیگویم کشید از سرم روسری ام عدو کشیدم خجالت ز روی عمو به زخمم نمک زد مرا تا کتک زد کشیدم خجالت ز روی عمو شب سوم ماه محرم 1402