✅ مناجات با امام زمان(عج) با گریز شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) 🔻محمود تاری (یاسر) بی تو انگار آسمان صبر و قرارش سوخته یا زمین از داغ تو باغ و بهارش سوخته داشتم اشک از فراق اما نمی دانم چرا این زلال بی قراری چشمه سارش سوخته می شود شمع حریم اهل معنا عاقبت جان هر عاشق که بهر وصل یارش سوخته باید از امشب مهیا کرد لوح دیگری هر که پیش دوست برگ اعتبارش سوخته باید از این کور چشمی خویش را سازد رها هر که از غم دیده ی در انتظارش سوخته بوی عطر وصل دارد سنگفرش کوچه اش بس که در این کوچه پای رهگذارش سوخته می برم دل را به سمت بغض اشک و بغض آه آن دلی کز داغ هجران ، روزگارش سوخته گلشن دل بی حضورت چون کویرستان ولی باغ هستی در فراقت برگ و بارش سوخته سايه ساری نیست غیر از دود آه تشنگان کربلا و کوفه نخل بی شمارش سوخته کشته ی دارالاماره یا شهید کربلا هرچه گویم از گلاب و گل عذارش سوخته پیکر بی سر میان کوچه های بی کسی از شرار کینه ها گرد و غبارش سوخته بود «یاسر» شبنم اشکش مدام آئينه دار در میان شعله ها آئينه دارش سوخته ارواحنا فداه علیه السلام