کیستی که من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم کلید قلبم را در دستانت می گذارم نان شادی ام را با تو قسمت می کنم به کنارت می نشینم و سر بر شانه‌ی تو این چنین آرام به خواب می روم؟ کیستی که من این گونه به جِد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟! کیستی که من جز او نمی بینم و نمی یابم؟! 👤 احمد شاملو