#شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان از لیالی قدر است که با شهادت حضرت علی (ع) مصادف میشود. متن روضه
«بیاید بریم تو کوچههای مدینه، یه آقایی رو دارن رو زمین میکشن، طناب به گردنش بستن، بریم سر رو دامن این آقا بذاریم... بگیم آقا یا امیرالمومنین یا علی! ما بریدیم...ما ناتوانیم...ما خستهایم...ما از خودمون ناامیدیم... ما دلمون شکسته... یا علی ما دیگه آدم نمیشیم... آدم شدن کجا ما کجا؟!! حالا بریم در خونه علی...آقا مگه جوابمونو میده؟! به... شما علی رو نشناختید، علی جواب قاتلای همسرش رو داده جواب ما رو نمیده؟!! مگه ما کاری کردیم؟! به بنبست که رسیدی یه دفعهای خودتو... جهنمتو، بهشتتو، همه رو رها کن.
السلامعلیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابیطالب ای یعسوب المومنین، پناه مومنین، سرمایه مومنین، بعد آقا بفرمایند: چیه؟ چی میخوای؟ هیچی، فقط خواستم همین جوری صدات بزنم...دارم آتیش میگیرم...میخوام با آب محبت تو وجودم رو خنک کنم... آرام بگیرم... بعضیا فکر میکنند ما شراب نداریم میل کنیم، مست بشیم... همه غمهای عالم رو کنار بگذاریم... ما هم داریم... ما میریم اون کوچههای باریک بنی هاشم سر به دیوار میگذاریم، یه ناله مادر مادر میزنیم دنیا و عقبی را فراموش میکنیم... آرام میگیریم...: ما هم داریم... بالاخره این جور نیست که همش ما بسوزیم که... روز قیامت آخر علی میاد دستمونو میگیره...
آخرشم آقا میاد، یه جمله بگم؟!!قدیما چاقو کشا، قداره بندا، میخواستن یه کسی رو بزنند میرفتند در خونش در میزدند میگفتند: بیا سر کوچه بزنیمت... سر بسته میخوام بگما ... میگفت: نه، حرفی داری بزن، میگفت: نه، بیا ... اینجا خانوم بچههات میبینن، زشته ... بعد اگر خانومش میاومدن، دم در برمیگشتن ... میگفتن نامردیه آدم با زن طرف نمیشه ... چاقوکشای قدیم اینطوری بودن ... نامرد رفت عدهای اراذل و اوباش رو جمع کرد، بهشون پول داد ... گفت: اینا شعور ندارن...؛ اینا رو میبرم در خونه علی رو آتیش بزنند، گفت: اینا نمیفهمند، راحت دستور اجرا میکنند، اینا رو آورد در خانه علی رو آتیش زد، همچین که صدای فاطمه از پشت در بلند شد میدونید اینجا خونه کیه؟ کجا اومدید؟ اراذل و اوباش برگشتند، به اون نامرد گفتند: برگردیم ... این صدای فاطمه زهراست... ما دیگه حاضر نیستیم از این جلوتر بیایم ... دید نقشش داره به هم میریزه آن چنان لگد به در زد ... همه ناله بزنیم یا زهرا ...
الا لعنة الله علی القوم الظالمین .
متن روضه حاج آرمین غلامی(مجنون)