بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
ازفرس آقابه زمین خورده است
عزیز زهرابه زمین خورده است
سلسله جنبان فلک راببین
ازفرس افتادبه روی زمین
زهره به زین قامت گل چاک کرد
؟دلبر ما را ز چه در خاک کرد؟
زهره به زین قامت آن شاه سوخت
؟درغم او مشتری و، ماه سوخت
حضرت باقر ز جهان شسته دست
گوشه ای ازحجره به ناله نشست
وای ز گیسوی پریشان شده
وای به زهره زینِ پنهان شده
قدرتورامدینه نشناخته
قافیه را مثل حنا باخته
چند قدم رفت و زمین گیر شد
دگر ز زندگانیش سیر شد
در وسط کوچه به لب جان رسید
لرزه به آن زانوی سلطان رسید
وای درآن کوچه چه بی تاب شد
ازاثره زهرتنش آب شد
ازاثره زهر ، ور افتاده بود
به کوچه ها از کمر افتاده بود
درپی اندیشه محراب ها
چفت شد و بسته شد از باب ها
غصه وغمها دل او را گرفت
زهره به زین، حاصل او را گرفت
دو دیده اش، ز گریه لبریز شد
ای پسرم گفت لبش خود به خود
آمده بالین سرش نوگلش
تاکه بگویدبره او از دلش
دربره او وای که ماه آمده؟
بردره اوشمس .گواه آمده
آن جگر مرد جگر دار .اوست
آن پسر دلبر عیّار.اوست
لب چوکند تر.زسره جام او
گریه کند بر غم فرجام او
جسم پدر رابه دو دستان خود
غسل دهدبه چشم گریان خود
ازغم این درد چه حالی شده؟
بهره دل من این سوالی شده
خیره به چشمان تو ای جان کنم
یاده سره نیزه سواران کنم
باز گریزی بزنم برحسین
یادحسین کنم به صدشور وشین
یاده سره به نیزه هانشسته
به یاده نعل وسینه ی شکسته
✅
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین