وای اگه اشگ نریزی.... حسین جان.... بر نیزه ای بدون بدن سنگ میخوری درگیر و داره چیده شدن سنگ میخوری منکه نمرده ام بخداچادرم که هست برخاکی وبدون کفن سنگ میخوری یحیای من مخورغم این مردمان پست بانیزه ای دهن به دهن سنگ میخوری دیگر رمق نمانده دراین پیکرم حسین آشفته ای چومعجره من سنگ میخوری عصرغروب روز دهم کشته ی توبود دیدم که پاره پاره بدن سنگ میخوری 📕شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).