🏴 اشعار اسارت
========================
#امام_حسین #
برسر ناقه سوارو آسمان را تار دید
خونپیشانی زینب برسرمحمل چکید
این اسارت زخمکاری بود آمدبر دلش
کوفه وزندان کوفه، بر اسیرانت رسید
نیزه این قدِ کمان را قدکمانیتر کند
دراسارت زینبت، داغ برادر هم چشید
دراسارت زخم از زخم جگر پیشی گرفت
روی ناقه لحظه آخر چو بسمل میپرید
بین بازاراست زینب،میدوید اما چهسود
شمر ملعون زودتر از کوفه بر زینب رسید
شمرملعون آمده، نه، احتمالا مست بود
وای من دربین کوفه،ناله زینب شنید
پیکر ت را پشت و رو کرد، وای درگودال خون
دراسارت هستم و احساس زینب را برید
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_مجنون