🏴 اشعار ======================= برروی نیزه ،روی تو، دل کندنی نیست فهم است؛ عشق تو،که پس فهمیدنی نیست گیر است یکجایی دل زینب به نیزه این روزها بنگر دلم ، ام البنینی‌ست بر روی نیزه راس عباس علی بود از زینبت آشفته تر، امشب زنی نیست این خانواده دراسارت بین کوفه است اولاداینان تا قیامت که ناتنی نیست نامش به روی ارمنی‌ها ،ناز دارد ای کوفه ،این باب الحوائج ارمنی نیست درکوفه زینب شداسیردست ظالم دیگرپس او کوچه ها آز ردنی نیست ** برناقه عریان سواراست وپیاده کوفه نیازی به عمود آهنی نیست 🔸 شاعر: غلامی_ مجنون ======================