غلامی_مجنون "تن زینب به کوفه میکشیدند پی آن ناقه زینب دویدند" سرت بالای نی،بود،ای برادر صدای خواندن قرآن شنیدند هزاران مستِ هرزه چشمِ نامرد به نزد ناقه ی زنها رسیدند سنان واخنس وشمر سیه رو بپای راس تو ، شادی بدیدند به کوفه، بعد تقسیم غنائم همه، پیراهن و معجر خریدند غلامی_مجنون