متن روضه امام حسن ع..🤞 .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تیر ی نشسته بر بدنت .ایهالغریب شد دوخته کفن به تنت ایهالغریب پاره جگر چرابه تنت تیرخورده است خونی شده تن وکفنت ایهاالغریب. _____ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 در هجره چارچوب تنت خون شده حسن آقازگوش تا دهنت خون شده حسن اینگونه سوی این درخانه نگه مکن دیدم چگونه این بدنت خون شده حسن دیگرسکوت محض خودت راشکسته ای دیدم که قلب در محنت خون شده حسن گویادگر ردیف غزلهای غربتی حتی ردیف تَن تَ تَنَت خون شده حسن شد کاره گر دگربه تنت زهره قاتلت ازآب کوزه ای دهنت خون شده حسن گشته نظاره گر.به لبان توخواهرت با هر نفس نفس ، بدنت خون شده حسن زینب کناره تشت پرازخون نشسته بود آن دیدگان سینه زنت خون شده حسن (مجنون)بیاده کرببلا مجتبا گریست بایاده این عزا کفنت خون شده حسن. ♻♻♻♻♻♻♻♻. یه سلام مخصوص هم باید، عرضه بداریم محضر کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیه السلام" السَّلامُ عَلَیْكَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ" آقا جانم! چه کردن با وجود نازنین میوه ی دل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، غریب مدینه لقبش دادن،گاهی سجاده ی نمازش رو از زیر پاش کشیدن، گاهی عصای زهرآلوده به پاش گذاشتن،گاهی خنجر به ران پای مبارکش زدند، گاهی به خودش جسارت کردن،گاهی به باباش علی ِ مرتضی بد می گفتند، غریب آقام، با همه ی این غربت و مظلومیت و مصیبت ها، دشمن خانگی هم داشت، بمیرم، روزه بود زهرش داد.* آخر بسوخت آتش کینه جسم و جان من برخواست دود غم دگر از دودمان من کامم که خود زغصه ی ایام تلخ بود شد تلخ تر زهمسر نامهربان من زهر جفای او جگرم پاره پاره کرد لبریز گشته خونِ دلم از دهان من هر کس به آب رفع عطش می کند ولی یک جرعه آب ریخته آتش به جان من واحسنا.... *بارها مسمومش کردن، اما هر بار اثر زهر مرتفع شده بود، مرتبه ی آخر هم منتظر بودن آقا زهر رو برگردونه،بمیرم، یه وقت ببینن لخته های خون،پاره های جگر میان تشت،این یه  تشت بود روزگار نشون زینب کبری سلام الله علیها داد،یه تشت هم تو همین ماه مجلس یزید،اما میان تشت نازنین سر بریده ی عزیز فاطمه، حسین.....حسین جانم*