(ع) ازهرچه ثروت دوجهان بی نیازگشت آن دست که پیش تومولادرازگشت کردم غلامیت همه عُمر یاحسین لب ترنکرده ام که درِخانه بازگشت من آمدم به سوی تو،وقت تَصدُق است ای صاحب عقیق،رکوع نمازگشت آری شفای دردومرض خاک کربلاست فطرس زخاک درگه توغرق نازگشت ای کشتی هدایت و ای فانوس نجات این نوکرت زلطف توبنده نوازگشت گویندگریه بهرتو،معراج می برد هرقطره اشک بال شدوبی نیازگشت گویندمرگ راتوبه بازی گرفته ای دراشتیاق حق،تنِ توزخم بازگشت زینب اسیرگشت دگرچاره ای نداشت بنگرسواربر شتر بی جهاز گشت مجنون برای زادة زهراتوگریه کن زیراحسین ازهمه کس بی نیازگشت شعر.آرمین غلامی(مجنون) _____________________ ︽︽︽سبک وشعر︽︽︽ پــایــگــاهــ نـــشــرآثــارشـاعــراهـلـبـیـــتـ حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ..