بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
زکفم مرهم قلبم، همه از دست برفت
انکسی که بود مرحم ، همه از دست برفت
شب وروز است که من ، سوختم از خاموشی
مونس وهستی و مَحرم، همه از دست برفت
فدکت راوسط کوچه گرفتند چرا
هستیم پاشده از هم ، همه از دست برفت
بیکسی بود دراین شهرنصیبم کردی
هستی این دل پر غم، همه از دست برفت
هرچه کردم به کناری بروند وای نشد
گفته ام مونس عالم ، همه از دست برفت
خواستم چادرِ زهرا نخورَد خاک که خورد
همه ی قامت پر خم ، همه از دست برفت
کاش که نشکند امروز غرورم که شکست
مونس خانه ی ماتم ، همه از دست برفت
مردکی سنگ دل آنجا، به تومیزد سیلی
سوی این دیده چشمم ، همه از دست برفت
-شاعر؛
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات