🔻 محدودۀ تجربه در دین حتما تجربه مورد تایید دین هست، چرا که خود اهل بیت علیهم‌السلام اصول را ارائه داده‌اند و فروع و تفصیلات را به عهدۀ عقل بشری گذاشته‌اند، عقلی که موهبت الهی است و البته باید در سالم بودنش هم تلاش کرد و گرنه هر عقل ناقص و معیوبی صلاحیت تفریع و تایید تجربه را ندارد. اما نکته در همین اصول است، متاسفانه اصول به خوبی فهم نشده و البته در خیلی از موارد استخراج نشده و کار استدلالی رویش انجام نشده است و گرنه ذیل اصول اسلام، هر تجربه‌ای ارزشمند است. یک مثال بزنم، وقتی نهایت حضور اسلام در پزشکی می‌شود رعایت حلال و حرام شرعی، نتیجه‌اش فقط می‌شود منع تجویز شراب و منع لمس نامحرم که البته هردوتایش را هم با استفادۀ نابجا از قاعدۀ اضطرار حلال می‌کنند؛ اما دیگر هیچگاه بحث نشده که آیا ما به اصل توحید، خداباوری، ایمان به غیب و مسبب الاسباب در پزشکی احترام می‌گذاریم و به آن پایبند هستیم یا نه؟ آیا در پزشکی توانسته‌ایم طوری عمل کنیم که این چند اصل خدشه‌دار نشوند؟ حتما به کرّات شنیده‌اید که پزشکان در موارد بیماری‌های لاعلاج (صعب العلاج) به راحتی تاریخ پایان عمر یک شخص را مشخص می‌کنند و اگر خیلی معتقد و مومن باشند آخرش می‌گویند: "مگه اینکه معجزه بشه و خدا بهت رحم کنه و گرنه انا لله و انا الیه راجعون" و حتما به کرات دیده‌اید که این حرف چقدر روند رشد بیماری را تسریع می‌کند و از قضا به خاطر تلقین در همان تاریخ هم بیمار ... فقط در همین مورد لطفا اندیشمندان و پزشکان بگویند که آیا به اینکه مرگ/اجل در اختیار خداست، هیچ‌کسی از لحظۀ مرگ اطلاع ندارد و هیچ‌گاه نباید از رحمت الهی مایوس شد را معتقد هستند؟ و چگونه می‌توانند در پزشکی و مراجعه با بیمار این اصول را حفظ کنند؟ و تجربیات پزشکی‌شان چطور این اصول را خدشه‌دار نمی‌کند؟ نگرانم الان یکی برایم یک عکس بفرستد که پزشکی بالای نسخه‌اش نوشته‌است "هو الشافی" و بگوید بیا این هم راه حل این قضیه! 🔻مکتب اسلامی @maktab_eslami