🔷‌تقیه امام علیه السلام برای رعایت حال شیعیان ◀️گاهی اولیاء خدا و معصومین علیهم السلام با کسانی رو برو هستند که ظرفیت محدود آنان، زمینه ابراز حقایق را از بین میبرد. 🔷 در این گونه موارد، اولیاء خدا علیهم السلام به میزان عقل و فهم آنان، معرفت و توان خون را ابراز می‌کنند. و گاهی اوقات هم مصلحت و ملاحظات سیاسی، ایجاب می‌کند که پنهان کاری نمایند، تا مشکلی برای خودشان، یاران و شیعیان شان ایجاد نگردد. 🔷چنان که امام صادق علیه السلام این چنین عمل نمودند. «عَنْ سُدَیرٍ قالَ: کُنْتُ أَنَا وَأَبُوبَصِیرٍ وَیحْیی الْبَزّازُ وَداوُدُ بْنُ کَثِیرٍ فِی مَجْلِسِ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام إِذْ خَرَجَ إِلَینا وَهُوَ مُغْضَبٌ، فَلَمّا أَخَذَ مَجْلِسَهُ قالَ علیه السلام: یاعَجَباً لاَقْوامٍ یزْعَمُونَ أَنّا نَعْلَمُ الْغَیبَ!، ما یعْلَمُ الْغَیبَ إِلاَّ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، لَقَدْ هَمَمْتُ بِضَرْبِ جارِیتِی فُلانَةَ، فَهَرَبَتْ مِنِّی فَما عَلِمْتُ فِی أَی ّ بُیوتِ الدّارِ هِی؟!... »؛ [۱] «سدیر می‌گوید: من و ابوبصیر و یحیای بزاز و داودبن کثیر در مجلس نشسته بودیم که امام صادق علیه السلام با حالت خشم وارد و چون در مسند خویش قرار گرفتند، چنین فرمودند: شگفتا از مردمی که گمان دارند که ما غیب می‌دانیم! کسی جز خدای عزّوَجل غیب نمی داند. من می‌خواستم فلان کنیزم را تنبیه کنم، او گریخت و من نمی دانستم کجای خانه پنهان شده است!؟... ». حدیث ادامه دارد که در پاورقی اشاره شده است. 🔷آری، سینه هر کس تحمّل همه اسرار را ندارد،و شایسته محرم بودن اسرار نمی باشد. امامان علیهم السلام زلال معرفت خویش را با خلوتیان محفل انس خود در میان گذاشته، اما در حضور اغیار لب فرو می‌بستند. حافظ چه شیرین می‌گوید: ✨آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ✨نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست؟ ✨چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس ✨سر پیاله بپوشان، که خرقه پوش آمد... ---------- [۱]: اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۸، ح ۶۵۹، حدیث مفصل است، ادامه اش راجع به غیب و علم الکتاب است که امام علیه السلام در خارج از آن مجلس با تأکید به سدیر فرمودند: واللَّه همه آن نزد ماست، واللَّه همه آن نزد ماست، که این خود حکایت از تقیه در آن مجلس می‌کند. ‌📚نیاز جهان به امام زمان ✍محمد مولوی ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯