🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
🌷قصه های قرآن
#زندگینامه حضرت لقمان علیه السلام
#قسمت4⃣
چنان كه گفته شد، لقمان در آغاز كار، غلام سياه آفريقايى بود كه مطابق رسم بردهفروشى آن عصر، او را فروختند، و گويا چندين بار خريد و فروش شده، و در طول اين مدت داراى اربابانى بوده و سرانجام آزاد شده است، در رابطه با اربابش (يا اربابانش) نظر شما را به چند داستان زير جلب مىكنم:
1 - تفكر طولانى
لقمان گاهى از مردم جدا مىشد و تنها در مكانى مىنشست و غرق در درياى فكر و انديشه مىشد، ارباب او كنارش مىآمد و مىگفت: اى لقمان! تو همواره تنها نشستهاى، برخيز به ميان مردم بيا، و با آنها مأنوس باش.
لقمان در جواب مىگفت: تنهايى طولانى براى فكر كردن، نتيجهبخشتر براى فهميدن است، و انديشيدنِ بسيار، دليل راه بهشت است.(967)
بهترين و بدترين غذا
روزى ارباب لقمان به لقمان گفت: گوسفندى را ذبح كن و دو عضو از بهترين عضوهايش را بپز و برايم بياور، لقمان گوسفند را ذبح كرد، و قلب و زبان او را پخت و نزد اربابش نهاد.
روز ديگر اربابش گفت: دو عضو از بدترين عضوهاى آن گوسفند را بپز و نزد من بياور، لقمان باز قلب و زبان را پخت و نزد اربابش آورد، ارباب پرسيد: از تو خواستم برترين عضو گوسفند را بياورى و قلب و زبان آوردى، سپس بدترين را خواستم، باز قلب و زبان آوردى، علت چيست؟
لقمان گفت: اين دو عضو برترين عضو هستند اگر پاك باشند، و بدترين عضو هستند اگر پليد باشند.(968)
زياد نشستن طولانى در توالت
روزى ارباب لقمان به توالت رفت، و ماندن او در آن جا طولانى شد، لقمان با صداى بلند كه او بشنود گفت: نشستن طولانى در توالت موجب درد جگر و ايجاد بواسير، و جذب حرارت آلوده توالت به مغز خواهد شد، به طور اعتدال بنشين، برخيز بيرون بيا. سپس مطلب را براى آموزش ديگران بر روى در بوستان كه توالت در آن جا بود، نوشت.(969)
📚پی نوشتها
967 - مجموعه ورام، ج 1، ص 250 و 251.
968 - تفسير بيضاوى و ثعلبى، ذيل آيه 12 لقمان؛ سفينة البحار، ج 2، ص 515.
969 - مجمع البيان، ج 8، ص 317.
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃