🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃 🌷قصه های قرآن 🍂داستان هاروت و ماروت‏ در روزگاران پيش، پس از عصر حضرت سليمان عليه‏السلام سحر و جادوگرى در ميان مردم بابِل به طور عجيبى رايج شده بود. بابِل از شهرها و سرزمين‏هاى تاريخى مربوط به پنج هزار سال قبل است، كه شامل منطقه وسيعى بين رود فرات و دجله مى‏شد. داراى تمدن عظيمى بود، و آن چنان بزرگ شد كه به آن كشور بابِل مى‏گفتند. اين كشور داراى شهرهايى بزرگ و قلعه هايى بلند، و قصرهاى سر به فلك كشيده و بتكده‏هاى عظيم بود، و اكنون از آن بناهاى عظيم، خرابه‏هايى باقى مانده است كه جزء آثار باستانى به شمار مى‏آيد. سحر و جادوگرى در ميان مردم بابِل بسيار رايج بود، آن‏ها از طلسمات و علف‏هاى مخصوص و پاشيدن آب متبرك، و دوختن نوارهاى مخصوص، براى آن جام كارهاى حيرت‏انگيز و شگفت آور استفاده مى‏كردند... (1052) از تاريخ استفاده مى‏شود كه حضرت سليمان عليه‏السلام تمام نوشته‏ها و اوراق جادوگرى مردم بابِل را جمع آورى كرد، و دستور داد تا در محل مخصوصى نگهدارى كنند (اين نگهدارى براى آن بود كه مطالب مفيدى براى دفع سحر در ميان آن‏ها وجود داشت.) سليمان عليه‏السلام به اين ترتيب براى نابودى سحر و جادوگرى اقدام نمود. ولى پس از وفات سليمان عليه‏السلام، گروهى آن اوراق را بيرون آورده و به اشاعه و تعليم سحر پرداختند، و بار ديگر بازار سحر و جادو رونق گرفت. براى جلوگيرى از سحر و جادو، و زيان‏هاى آن لازم بود اقدامى جدى صورت بگيرد و براى جلوگيرى از آن چاره‏اى جز اين نبود، كه مردم راه باطل كردن سحر را ياد بگيرند و چنين كارى مستلزم آن است كه خود سحر را نيز ياد بگيرند، تا بتوانند با فوت و فنّ دقيق، آن سحرها را باطل نمايند.(1053) خداوند دو فرشته هاروت و ماروت را به صورت انسان به ميان مرم بابِل فرستاد، تا به آن‏ها سحر و جادو ياد بدهند، تا بتوانند از سحر ساحران جلوگيرى نمايند. آمدن هاروت و ماروت در ميان مردم بابِل فقط به خاطر تعليم سحر براى خنثى‏سازى سحر بود، از اين رو آن‏ها به خصوص به هر كس كه سحر مى‏آموختند، به او اعلام مى‏كردند كه: اءنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَكفُرْ؛ ما وسيله آزمايش تو هستيم كافر نشو. (و از اين تعليمات سوء استفاده نكن). اما آن‏ها از تعليمات هاروت و ماروت، سوء استفاده كردند، تا آن جا كه با سحر و جادوى خود به مردم آسيب مى‏رساندند، و بين مرد و همسرش جدايى مى‏افكندند و مشمول سرزنش شديد الهى شدند.(1054) نوشتها 1052 - اقتباس از قصص قرآن بلاغى، فرهنگ قصص، ص 325 و 326. 1053 - سحر و ساحرى و آموختن آن، حرام است، ولى ياد گرفتن آن براى خنثى سازى سحر ساحران اشكال ندارد بلكه گاهى واجب است، گويند: در زمان‏هاى قبل، يكى از علماى برجسته، در محلى براى ادرار كردن نشست، ولى طول كشيد و ديد ادرارش بند نمى‏آيد، به اطراف نگريست، شخصى را ديد كه سر از سوراخ يا پنجره خانه‏اى بيرون آورده است، دريافت كه سحر او باعث شده است، اين عالِم براى خنثى‏سازى سحر ساحران، سحر را آموخته بود، آن را به كار گرفت، سر آن شخص ساحر در بيرون ماند، او هر كار كرد كه داخل اطاق شود نتوانست، دريافت كه آن عالِم اين كار را كرده است، سرانجام صدا زد مرا رها كن، عالِم گفت: تو مرا رها كن تا من نيز تو را رها كنم، به اين ترتيب هر دو همديگر را رها كردند و از شومى سحر نجات يافتند. 1054 - چنان كه اين مطلب در آيه 102 بقره آمده است. ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯ 🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃