طائر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم / حافظ عجیب قصه‌ایست؛ اینکه یک حقیقت یک وجود بی‌نهایت یک روح حیِّ ابدی در یک قالبِ تنگ و تاریک بنام بدن، محصور می‌شود تا اذن ورود به ماجرایِ دنیا پیدا کند. 💫 ماجرایی که تنها مسیــر برای شکفتنِ استعدادهای بی‌نهایتِ اوست! درست شبیه‌ دانه‌ی سیبی که مجبور می‌شود برای سیب شدن، زیر خاک حبس گردد و صبوری کند، تا جوانه بزند و درختی تنومند شود و نه یک سیب، که بی‌نهایت سیب، نتیجه‌ی شکفتنش باشند! 🌟 چشممان که به مقصدِ شکفتن باشد؛ این زندان تنگ و تاریک را تاب می‌آوریم و با بهانه‌هایش مدارا می‌کنیم ... به امید روزی که با هزار اسمِ شکفته از الله در جانمان، این تن را جا می‌گذاریم و به ملاقات صاحبِ اسم مشرّف می‌شویم... چه ماجرای شیرینی است اگر به سیب شدن برسیم.... ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯