کارشناس مسائل سیاسی:
🔴ایدئالیسم لیبرال یا واقعیت گرای اسلامی
در تحولات سالهای اخیر به وضوح می توان دو نوع نگرش را در تحلیل تحولات بین الملل و منطقه برای ساخت ایران فردا عزتمند و قدرتمند دید:
1- تفکری که راه پیشرفت کشور را در گرو اتصال به غرب بویژه کدخدا میبیند و در این ارتباط حاضر است به صورت کامل داشته های ملی خود را در طبق اخلاص قرار داده و با دادن امتیاز های بی حد و حصر اعتماد غرب را جلب نماید ، به امضای کری اعتماد می نماید و حل مشکلات را در سازمان ملل جستجو می نماید . در کارنامه خود توقف فعالیت های هسته ای و قرار گرفتن در محور شرارت را دهه۷۰ تا برجام در دهه ۹۰ و افزون شدن تحریم ها ناجوانمردانه را در کارنامه خود دارد و در این اعتماد سازی هر روز بر معیشت مردم و آینده این کشور لطمات جبران ناپذیری را خواسته یا ناخواسته وارد نموده است. این تربیت یافتگان که اکثرا در دانشگاههای غربی به مدارج علمی رسیده اند و یا با ترجمه منابع غربی در دانشگاههای داخلی به موفقیت های علمی دست یافته اند ، آخرین فرمول نجات جامعه بشری را تمسک به روش لیبرالیسم و در امتداد آن نئو لیبرالیسم می دانند و با یک تصویر سازی ذهنی جوامع غربی را انتهای توسعه و پیشرفت می دانند و این نتیجه نگرش ایدئالیسم به لیبرالیسم نوین است .
در مقابل واقعیت گرای اسلامی با تحلیل وقایع ۲۰۰ ساله اخیر و با تکیه به الهامات الهی که ناشی از علم بیکران خالق و واقع گرایی تجربه قرن ها حکومت بشری بر روی این کره خاکی است مسیر توسعه و پیشرفت را اتکاء به پتانسیل داخلی و ایستادگی در مقابل طمع سیری ناپذیری غرب با روش جهاد کبیر می داند . این تفکر در دهه ۷۰ توانست در مقابل تحریم ها و خروج شرکت های خارجی از صنایع نفت و گاز به دستاورد ملی خود کفایی از استخراج نفت و گاز در پارس جنوبی تا خود کفایی گندم دست پیدا نماید و البته زیر ساخت های هسته ای و توان دفاعی را را نیز در این سالها فراهم نماید . با ایستادگی در در برابر قانون داماتو در دهه ۸۰ به ساخت موشک و افتتاح فاز های متعدد استخراج نفت و گاز تا غنی سازی اورانیوم دست یابد و در دهه ۹۰ منطقه را از دست داعش (طرح خاورمیانه جدید) نجات داده و حتی کشور های مانند سوریه و عرق را از فرو پاشی نجات دهد به توان دفاعی بازدارنده دست یابد و حتی امریکا بعد از نیم قرن یکه تازی نظامی در جایش بنشاند و هدف قرار دهد و برای اولین بار نفت را خارج از نظام سلطه بین المللی دلار بر انرژی عزتمندانه به دور ترین نقاط دنیا صادر نماید.
امروز جامعه ایرانی در مسیر یک پیچ تاریخی باید مدل مدیریت را برای ساخت آینده کشور انتخاب نماید . به دنبال کسانی حرکت کنند که به فرمایش اخیر مقام معظم رهبری :
((( آن کسانی هم که -چه در کشور ما، [یعنی] ایرانیهایی که داخل کشورمان هستند، چه بعضی ایرانیهایی که خارج از کشور هستند- شغلشان حمایت از آمریکا و دفاع از آمریکا و بزک کردن آمریکا بود، آنها هم به نظر من دیگر سرشان را نمیتوانند بلند بکنند با این وضعی که الان پیش آمده.)))
سرشان را هم نمی توانند بالا کنند یا به تفکری واقع گرا تکیه بزند که ۲۰ سال پیش افول هژمونی امریکا را پیش بینی کرده بود و حالا اندیشمندان غربی مانند فرانسیس فوکویاما نظریهپرداز پایان تاریخ و از اساتید شناخته شده دانشگاه جانز هاپکینز که در نشریه «فارین افرز» با عدول از گفتمان خود در ابتدای قرن بیستم امروز مستندا بر واقعیت دنیا و غرب تکیه ده و در مورد رهبری امریکا می نویسد:((کرونا به افول آمریکا و زوال نظم لیبرال میانجامد ، توزیع قدرت جهانی به سمت شرق چرخش خواهد کرد، چراکه آسیای شرقی بهتر از اروپا و ایالات متحده توانست در مدیریت این بحران موفق باشد))و امروز مردم باید یابد ثابت قدم انتخاب نمایند.
البته در این جا باید به این شبهه را توضیح داد که چرا جریان واقع گرای اسلامی می خواهد تمام موفقیت ها را مصادره به مطلوب نماید و نقش دولت ها و
تفکرات غرب گرا و معتدل را در ساخت پتانسیل های کشور ندیده بگیرد ؟
باید گفت که تمام مدیران و تفکراتی که در طول این چهل سال در کشور تلاش نموده اند در این موفقیت ها سهیم هستند ولی نکته آنجاست که اگر دستاوردی هم داشته اند در سالهای است که خود را نزدیک به تفکر انقلابی واقع گرا می دیدند و هرچه از این تفکر ناب دور شدند نه تنها دستاورد ی نداشته بلکه لکه سیاهی بر نظام جمهوری اسلامی بوده اند. و در مقابل تفکر ایستادگی هر روز پر افتخار تر دستاورد های خود را به رخ می کشد.