قسمت این بود که در خانه ما پر بکشی
آخرین باده ز دست و دل رهبر بکشی
آنچنان گرم در آغوش علی جا کردی
که محال است دگر دست ز حیدر بکشی
با چنین دشمن پستی نه مدارا نکنم
ننگت ای دوست اگر دست ز خنجر بکشی
چندتا ضربه فقط مانده به پاشیدن کفر
نکند دست از این ضربت آخر بکشی
برو مالک که علی تو دگر تنها نیست
باید این بار سر کفر ز پیکر بکشی
خیبر دیگری در راهست خبر ای صهیون
وقت آن شد که دم ضربت حیدر بکشی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈