وقتی در دفتر سردار اباذری مشغول کار شد بعضی از دانشجوها فکر می کردند که عباس دیگر آن ها را تحویل نمی گیرد و نمی شود نزدیکش شد!
می گفتند او ازاین به بعد با سرداران و
فرماندهان سپاه میپرد و حسابش از
ما جدا می شود. اما طولی نکشید که
به اشتباهشان پی بردند . آن ها به زودی
فهمیدند که عباس نمی خواهد خودش را بالا بکشد بلکه قصدش کمک به دیگران است . از برخورد و رفتار او
می شد فهمید که او خیر و خوبی دانشجو ها و همکارانش را می خواهد.
وقتی افراد برای حل برخی از مشکلاتشان
به دفتر سردار مراجعه می کردند عباس
فرش محبتش را زیر پای آن ها پهن
می کرد و تحویلشان می گرفت .
به احترامشان از جا برمی خواست و با
لبخند تلاش می کرد که در حد توان خودش ، مشکلات آنها را برطرف کند .
📌به نقل از ↓
″ پیمان افراسیابی ،همکار شهید ″
#خاکـریزخاطـرات #عزیز_برادرم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء