💕♥️♥️♥️♥️♥️💞 💕♥️♥️♥️💞 💕♥️💞 💞 دفترچه خاطرات دوران دفاع مقدس اعتراف فرمانده عراقی و اما بشنوید صبح پس از عملیات کربلای 4 را از زبان یکی از فرماندهان دشمن که در عملیات کربلای 5 به اسارت نیروهای سپاه در آمده بود: - سرمست از پیروزی، در بین کشته های ایرانی می گشتیم و هر چه را که می توانستم غنیمت برمی داشتیم. اسرای مجروح ایرانی را هم دست و پا بسته در گوشه ای جمع کرده بودیم تا آنان را به بصره منتقل کنیم. در بین جنازه های ایرانی و در کنار نهر خَیّن، جنازه چند نفر جلب توجه می کرد که لباس سپاه بر تن داشتند و از قیافه و هیبت آنان مشخص بود که از فرماندهان ارشد ایرانی هستند!(از گفته های این سرگرد عراقی و نشانه هایی که داده بود مشخص شد که او از جنازه 🌷شهید حسن ستوده فرمانده گردان ثارالله و 🌷ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب الله صحبت می کند.) جنازه ها را به داخل مواضع خودی آوردیم و آنان را همراه با اسرا به بصره منتقل کردیم. در بصره جشن مفصلی تدارک دیده شده بود! مردم بسیار زیادی برای تماشای اسرا و جنازه های ایرانی و حضور در جشن و پایکوبی، خود را به محل مورد نظر رسانده بودند و نقل و شیرینی پخش می کردند! اسرای شما و جنازه های پاسداران را از میان گروه موسیقی و رقصندگان می گذراندند و مردم می نوشیدند و اطراف جنازه ها پایکوبی و هلهله می کردند. منبع: کتاب کارمند شماره65819 - حمله ای دیگر درود و سلام خدا بر شهدای والامقام شادی روحشان 💕 💞♥️💕 💞♥️♥️♥️💕 💞♥️♥️♥️♥️♥️💕