در مکتب شهادت زندگی به سبک شهدا به خلق به سبک دهه شصت نیروی هوایی سرلشکر خلبان مدتی قبل از شهادتش ، در حال عبور ازخیابان سعدی قزوین بودم كه ناگهان عباس را دیدم . او معلولی را كه هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت ، بردوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشود، پارچه ای نازك بر سر كشیده بود . من او را شناختم و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است ، پیش رفتم . سلام كردم و با شگفتی پرسیدم : «چه اتفاقی افتاده عباس ؟ كجا می روی » او كه با دیدن من غافلگیر شده بود ، اندكی ایستاد و گفت: «پیر مرد را برای استحمام به گرمابه می برم . او كسی را ندارد و مدتی است كه به حمام نرفته!» هر وقت عباس میومد قزوین این پیرمرد را کول می کرد چند کیلومتر می بارد حمام و دوباره او را می برد تا خانه اش 📚 پرواز تا بی نهایت 👆👆👆👆👆 قابل توجه برای بعضی مسئولین راحت طلب که می روند داخل اتاق های ادارات و درب های ضد سرقت را هم قفل میکنن و مردم هم پشت درب ها معطل و حیران می شوند مسئول داریم تا مسئول 😉 کجایند مسئولین بی ادعا😇 ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 ارتباط با خادم کانال @sardar_zakizadeh https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani