داستان تسبیح و وصیت حاجقاسم
حاج قاسم تسبیحی در دست داشت ناگهان آن را به من داد و گفت: این تسبیح برای من بسیار عزیز است، همیشه آن را گم میکنم سپس بهزودی پیدا میشود.
این تسبیح را به تو میدهم بهشرطی که هر روز هزار بار با آن صلوات بفرستی.
سپس به من گفت: زمانی که شهید شدم باید این تسبیح با من دفن شود.
از همان دیدار اول با حاجقاسم حسرت شهادت را در چهره ایشان احساس کردم و ایشان داستانهایی از امام زمان (عجّ) و اهلبیت (علیهم السلام) و علاقه ویژه خود به حضرت امام خامنهای برایم تعریف کرد.
🎤راوی: دختر سید عباس موسوی دبیرکل سابق حزبالله لبنان