🕊🕊🕊🌷🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🌷🕊 🕊🕊🕊🌷 در مکتب شهادت در محضر شهدا جانشین ستاد لشکر ثارالله کرمان راه شهدا ، عمل شهدا قرار بود یکی از نمایندگان مجلس از تهران بیاید و در یک جلسه‌ی مهم سخن‌رانی کند. محمد باید ماشین و محافظ می‌فرستاد تا او را از فرودگاه به محل سخن‌رانی ببرد. شخصی که ازطرف آن نماینده آمده بود، اصرار داشت که ماشین حتماً باید پاترول باشد. محمد هم به‌شدت با این خواسته مخالفت می‌کرد. آن شخص وقتی مخالفت محمد را دید، رفت و از ستاد یک دستگاه پاترول گرفت. شب، وقتی محمد را دیدم، ناراحت بود. می‌‌گفت: «این‌ها با این کارها و تجمل‌پرستی‌ها مسیر انقلاب را عوض می‌‌کنند و به بی‌راهه می‌‌روند.» کجایند مسئولین بی ادعا دریغ از فراموشی راه لاله ها کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 🌷 🌷🌷🕊 🌷🌷🌷🌷🕊 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🕊