✴️بحران در اقتصاد؛ این دولت و آن دولت‌ها /1 🔸سه ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، یعنی در اسفندماه سال 1399 یادداشتی تحلیلی در مورد جایگاه دولت‌ها در حکومت جمهوری اسلامی و نقش رئیس‌جمهور در این عرصه نوشتم. حدود 21 ماه از آن نوشته گذشته است و بسیاری به من پیغام می‌دهند (و والبته برخی مریض هستند و طعنه و کنایه می‌زنند که برای بیمار ایرادی ندارد) که آقا دلار شد 42 هزار تومان! نظری چیزی ندارد؟ نمی‌خواهید حرفی بزنید؟ تحلیل‌تان چیست؟ از این شکل سوالات و پیام‌ها به صورت مکرر پرسیده می‌شود و جالب است برخی از آن‌ها کسانی هستند که به شدت به نوشته بنده در مورد جایگاه ریاست جمهوری در ایران ایراد گرفته بودند!! 🔸در آن یادداشت به صراحت نوشته بودم که اگر فکر می‌کنید با تغییر دولت‌ها، با تغییر رئیس جمهور، وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و .... وضعیت اقتصادی مملکت درست می‌شود، مشکلات حل می‌شوند و همه چیز به حالت عادی باز می‌گردد اشتباه می‌کنید. اساس این مطلب آن بود که انتظار تغییر جدی و آنچنانی در وضعیت با روی کار آمدن هر فردی (فارغ از اینکه چه کسی باشد) نداشته باشید چرا که در اقتصاد ما بنیان‌ها، زیرساخت‌ها و ساختارها مشکل دارد و با رفت و آمد افراد، شاید در ظاهر شاهد تغییر باشیم و این تغییر عمق را هدف قرار نمی‌دهد. تاکید هم این بود که در کشور این قوانین هستند که باید اجرا شوند و رئیس جمهور هم مجری قانون است و هیچ اختیار بیشتری ندارد. 🔸هر چه از آن روز و از آن نوشته می‌گذرد، بیشتر به درستی و حقانیت آن پی می‌برم. در کشوری که قوانین درستی وجود ندارد، در کشوری که نماینده‌های مجلس چنان ضعیف و ناتوان هستند که گاهی اوقات آدم خنده‌اش می‌گیرد چرا این فرد با این سابقه (برخی را با سابقه بسیار درخشان می‌شناسم که باعث شده گاهی اوقات به جای نماینده مجلس بنویسم بهارستان نشین!) باید نماینده مجلس باشد و این فرد با این نوع تفکر چگونه می‌خواهد قانون بنویسد، چگونه می‌خواهد طرح و لایحه را بررسی کند و اصولا برخی از این نماینده‌ها (حالا تعداد زیادی از آن‌ها اینجا هم هستند و شاید ناراحت شوند) به خدا قسم توانایی اداره کردن یک مهدکودک هم ندارند، چه برسد به قانون ‌نویسی!! 🔸گیر اصلی و اساسی ما در همه امور قانون است؛ قوانینی که در این 16 سال اخیر نوشته شده‌اند را بروید مطالعه کنید! برخی از آن‌ها تا چندین بار الحاقیه، تبصره، ماده واحده و... خورده‌اند. حالا رئیس جمهوری می‌آید که هم می‌خواهد با این نماینده مجلس و قانون و هم با یک تیم اقتصادی که شترگاوپلنگ است. شاید کمتر در این مورد بنویسم (دلیلش هم این است که در این حوزه نویسنده‌ها بسیار هستند و روزانه تولید محتوا!! می‌کنند و اصلا لحظه‌ای ساکت نمی‌نشینند) اما این دلیل نمی‌شود که حواسم نیست، نمی‌دانم و بنده هم مشکل ندارم. 🔸اما اینکه چرا هر دولتی سر کار بیاید وضعیت ما این است، باید یک حافظه تاریخی داشت. در این مورد می‌خواهم یک مثال عینی بزنم که خیلی از شما هم همواره از آن می‌پرسید و کلاً این یک مورد را همیشه در نظرتان است. از دولت مرحوم هاشمی تا دولت سید ابراهیم رئیسی، بیش از 34 سال ما دولت‌هایی با گرایش‌های سیاسی و نگرش‌های اقتصادی مختلف داشته‌ایم. همه آن‌ها در دو مورد که بنیان اقتصادی کشور ما به شمار می‌رود و یک معضل حل نشده به شمار می‌روند، شکست خورده‌اند: یکی مبحث خودرو، یکی هم مسکن! در تمام این سال‌ها، این دو مساله دغدغه اصلی و بنیادین مردم ایران بوده، اما هیچ وقت هم به صورت اساسی و ریشه‌ای حل نشده است! 🔸حالا در خاتمی به دلایل مختلف وضعیت اقتصادی ثبات بیشتری داشت؛ اما وقتی رئیس مجلسی آن دوره آمد و به قیمت‌ها گفت حق ندارید افزایش پیدا کنید و همان مجلس اجازه نداد تا سیاست افزایش پلکانی قیمت حامل‌های انرژی به صورت سالی 10 درصد (مطابق با نرخ تورم و شاید کمتر از آن) اجرایی شود، در سال‌های بعد شاهد ایجاد مشکلات اقتصادی متعدد برای کشور شدیم که هیچکس جرات دست زدن به این اصلاح ساختاری را نداشت. در دوره احمدی‌نژاد هم با فروش نفت بالای 100 دلار، طرف آن اندازه دستش پر بود که چنان پول‌پاشی در مملکت کند و بعد هم به واسطه مسکن مهر چنان تولید پول قدرتمند و البته بدون پشتوانه‌ای کند که روی کار آمدن یک دولت عجیب و غریب که بخشی از تفکرات حجتیه‌ای بر آن مسلط بود، آن را چنان به هم پیچید که دیگر گره‌اش به این سادگی باز نشود.